1_از وادار کردن خود به فکر حس و رفتارهای غیر طبیعی خودداری کنید

2_توجه به این فکرنباید کرد که لایق تماشاگر نیستید. و برای توجه آن ها کوشش غیر متعارف انجام ندهید

3_در هنگام بازی باید خود را فقط در همین لحظه غرق کرد

4_کلمات منظور ما و ژست ها احساس ما را بهتر بیان می کنند

5_از مقدار فعالیتی که در آغاز کار دارید مقداری کم کنید انرژی درونی وقتی که فعالیت کمتری صرف آزادی آن گردد فرصت بیشتری برای انباشت دارد

6_یک فریاد یک تغیر لحن یک ژست وسایل ارتباطی به مراتب قوی تر از زبانی هستند که ما میشناسیم حتی به قدری شمول همگانی دارند که میتوان نه تنها به انسان های دیگر که به حیوانات نیز فهماندشان

7_اگر حرف شخصیت را با صدای خودتان نزنید, اگر آنجا حضور نداشته باشید, خود را از اولین نقطه ی عبور ورود به تجربه ی شخصیت محروم کرده اید

8_تنها راهی که ما را باور پذیر می کند آن است که کاملا" خود را وقف رویداد خویش کنیم بدین ترتیب تناقضی بین رفتار آگاه و ناخودآگاهمان وجود نخواهد داشت

9_تلاش بیش از حد نشانه ی عدم صداقت و وانمود کردن است

10_در بازی یک بخش را به عنوان بازیگر و یک بخش را به عنوان نظاره گر باید در نظر گرفت این کار باعث رشد خلاقیت و افزایش شجاعت می شود

11_عواطف جسمانی می توانند از طریق اعمال جسمانی رها شوند

12_اطمینان کنید که بالقوه پرتوان هستید, تمام نیروی خود را درگیر رویداد شخصیت و دنیای او کنید آنگاه متوجه می شوید که به طور طبیعی و به راحتی به وجود جدیدی تبدیل شده ایید

13_نیاز در شخصیت: نیاز به خنده, گریه ,رفع گرسنگی,پول ... نیاز یک حالت درونی است که تنها با رویداد است که بیرونی شده و یک حالت بازی را ایجاد می کند برای اینکه تماشاگران دنیای درونی شما را بفهمند سعی کنید رویداد خود را قابل مشاهده کنید.و هدف کاری است که می خواهید انجام بدهید به هدفمان طوری بی اندیشید که انجامش به یکی از شخصیت های دیگر بستگی دارد( به هدف به عنوان ایجاد تغیر در شخصیت نیز فکر کنید.