سفیر اندیشه کارگردان هستم

سفیر اندیشه کارگردان هستم

گفت و گو با پرویز پرستویی

پرویز پرستویی

بانی فیلم – گروه سینمای ایران- احمدرضا دانش: روزی روزگاری بازیگر تئاتر و سینما ارج و قربی داشت.. هنری داشت و جایگاه بلندی در میان مردم.. بلند و دست نیافتنی و این دست نیافتنی بودن برای خود بازیگر هم لمس شده بود. یعنی آنقدر تلاش و سختی و بی پولی پشت بازیگر شدنش نهفته بود که  قدر جایگاهش را می دانست و حتا با تشویقها و هورا کشیدن های مدام مردم به خود غره نمی شد و تلنگش در نمی رفت و تازه متواضع تر هم می شد.
اما آن روزگار حالا از بین رفته است و بازیگری عنصری دست یافتنی و پیش پا افتاده است. جایگاهی هم ندارد. چون می توان با اندک سرمایه زیبایی یا مالی و ارتباطی به آن دست یافت و مسیرش را پیمود. ژست گرفت و مشهوریت خود را محبوبیت جازد و پول بیشتر درآورد. در این روزگار بی مانند سختی و زحمت و حتا هنر معنایی آنچنان که بود ندارد. اگر به گربه ای هم ده نقش پشت سر هم در فیلم ها بدهی در فیلم یازدهم همانند برخی بازیگران قصه ما می تواند خودی نشان دهد و پزی در کند.
ولی امید اهل هنر و سینما در این روزگار آشفته به چیست؟ به بازیگرانی که از دوران قبل آمده اند همان دوران تلاش و تواضع، دوران صحنه و بی پولی و عشق و بازیگری..کسانی که بی موالاتی دوران جدید هم نتوانسته مرامشان را لکه دار کند و مسیرشان را منحرف.. و یکی از این سرمایه های کشور پرویز پرستویی است.. کسی که می ارزد اگر برای همصحبتی رسانه ای با او ماه ها منتظر بمانی و خسته و پشیمان نشوی.. کسی که متانت و بزرگواری از صدای پشت تلفنش هم لمس می شود.

پرستویی هم مانند بسیاری از هم نسلانش مسیر طولانی و دشواری را برای رسیدن به این جایگاه هنری طی کرده و از تئاتر و تلویزیون عبور نموده و بازی در سریال های امام علی (ع) و آپارتمان را با موفقیت پشت سر گذاشت و خود را به عنوان یک بازیگر جدی و مدعی مطرح کرد. و با بازی در آژانس شیشه ای نقطه عطف بزرگی در کارنامه اش رقم خورد تا اورا به ستاره بلا منازع فیلم های حاتمی کیا تبدیل کند. شخصیتی که پرستویی در آن فیلم موفق به خلقش شد پایه ای را بنا کرد که در کنار یک غول بازیگری دیگر یعنی رضا کیانیان بتواند مبنای خلق داستان های دیگری با همان قدرت و جذابیت در سال های بعد باشد. فیلم هایی که قطعا می توان گفت سینمای دفاع مقدس ایران به قبل و بعد از آن تقسیم می شود.و دیگر اینکه خالق حاج کاظم در یکی از فیلم های مجید مجیدی نقشی را در سینمای ایران بازی کرد که همچنان خود یکه تاز هنرمندی در آن است و آن نقش یک مرد نابینایی بود که پس از یک عمر بینا می شود و ماند و ماندگار شد آن نقش در سینمای پر راز و رمز ایران…

ادامه نوشته

بهاریه ای نه چندان بهاری، تلخ و پاییزی

بهاریه ای نه چندان بهاری، تلخ و پاییزی

نيما شاهرخ شاهي

نیما شاهرخ شاهی

نیما شاهرخ شاهی بازیگری که با بازی در فیلم سینمایی«پارک وی» توانست به چهره شناخته شده ای در سینمای ایران تبدیل شود، در سال ۹۴ بسیار پرکار بوده است. وی در خصوص نگاهش به سال جدید و فعالیت های تازه اش به بانی فیلم گفت:‌ «من فکر می کنم ما مشکلات زیادی داریم. مثلاً با حذف تله‌فیلم که بخش زیادی از تولیدات نمایشی به آن اختصاص داشت، ما با مشکلات زیادی رو به رو شده ایم و عده زیادی بیکار شده اند. در سینما هم اوضاع به همین شکل است و مشخص نیست که چه کسی باید مدیریت این شرایط را برعهده بگیرد. من در سال۹۴ در ۱۳ اثر حضور داشتم و اگر درباره بیکاری هنرمندان حرف می زنم، منظورم کسانی هستند که در طول سال هیچ کاری نداشته اند.
از نظر من بهتر است در سال جدید به جای کم کردن از کمیت کارها به کیفیت آنها توجه کنیم. متأسفانه هر سال بیکاری ها و پول ندادن ها بیشتر می‌شود. به تازگی مد شده است که قسط آخر کار پای خودمان باشد! یعنی قسط آخر کار را آنقدر پرداخت نمی کنند تا بعد از چند وقت مثلا با۱۰ میلیون مجبور به رضایت می شویم. کار ما فرهنگ و فرهنگ سازی است و دنیای هنر شایسته چنین رفتارهای چرکی نیست.
واقعیت تلخی است و شاید جالب به نظر نرسد که کسی در بهار و عید نوروز و… از این حرف ها بزند، ولی حقیقتاً من شاهد بیکاری و زندگی سخت هنرمندان زیادی هستم که سالها برای فرهنگ و هنر این مملکت در هر شرایطی تلاش کرده اند. دردناک تر این است که معضلات سال به سال بیشتر می‌شود و کسی به فکر یک راه چاره اساسی نیست».
بازیگر فیلم سینمایی «دموکراسی تو روز روشن» ضمن تأکید به لزوم وجود امید در دل همه انسان ها برای ادامه حیات، افزود: «همه می دانیم که آدمیزاد با امید زنده است و ما امیدوار هستیم، اما امیدواری گره از مشکلات باز نمی کند و زمان آن رسیده است که برخی مسائل به شکل جدی حل شود. هنرمند باید تأمین مالی داشته باشد، باید آینده شغلی خود را تضمین شده بداند. دوستان تهیه کننده که نمی دانم شب چطور آسوده می خوابید، دستمزد عوامل را پرداخت کنید. بهاریه من همین است هرچند اگر تلخ و پاییزی به نظر می رسد. همیشه همه چیز مثل بهار گل و بلبل نیست و امیدوار هستم با آغاز بهار، زمستان مشکلات عرصه های مختلف به خصوص فرهنگ و هنر به پایان برسد».

کیارستمی از بیمارستان مرخص شد

کیارستمی از بیمارستان مرخص شد

عباس کیارستمی

فریدون جیرانی اعلام کرد برخی خبرها به نقل از وی که درباره نوع بیماری عباس کیارستمی اطلاع‌رسانی شده، مورد تایید وی نیست.

فریدون جیرانی کارگردان سینما با تاکید بر اینکه گفتگویی که یکی از رسانه‌ها امروز با وی منتشر کرده و به نقل از وی درباره آخرین وضعیت بیماری عباس کیارستمی اطلاع‌رسانی کرده مورد تاییدش نیست به مهر گفت: شنیده‌های من حاکی از آن است که حال آقای کیارستمی خوب است و از بیمارستان مرخص شده‌اند.

وی افزود: قطعا دقیق‌ترین اطلاعات از وضعیت عباس کیارستمی را می‌توان از خانواده وی پرسید و بنده هم مطلبی که به نقل از من در یکی از سایت‌ها منتشر شده تایید نمی‌کنم و درباره بیماری آقای کیارستمی هم منابع موثق باید نظر بدهند نه من.

آغاز ثبت نام علاقمندان جشنواره جهانی فیلم فجر

 
آغاز ثبت نام علاقمندان جشنواره جهانی فیلم فجر

آغاز ثبت نام علاقمندان جشنواره جهانی فیلم فجر


تاریخ : ۱۳۹۴/۱۲/۲۲     منبع : وب سایت تخصصی سینمایی سینمانگار
فرم ثبت نام برای علاقمندان استفاده از برنامه‌های سی و چهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر روی سایت جشنواره قرار گرفت.


به گزارش سینمانگار، فرم ثبت نام برای علاقمندان استفاده از برنامه‌های سی و چهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر روی سایت جشنواره قرار گرفت.

سی و چهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر امکان استفاده از برنامه‌های خود برای علاقمندان را به شکل محدود فراهم کرده است. علاقمندان به حضور در برنامه‌های سی و چهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر با مراجعه به سایت جشنواره، فرمی را تکمیل می‌کنند و پس از بررسی، با آنها تماس گرفته می‌شود.

سایت جشنواره به نشانی www.fajriff.com در دسترس مخاطبان است.

سی و چهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر اول تا ششم اردیبهشت ماه 95 با دبیری رضا میرکریمی در پردیس سینمایی چارسو برگزار می‌شود.

متن کامل یادداشت منتقد مطرح آمریکایی بر فیلم «لانتوری» / لانتوری: یک شوک اخلاقی شگفت‌انگیز از ایران

متن کامل یادداشت منتقد مطرح آمریکایی بر فیلم «لانتوری» / لانتوری: یک شوک اخلاقی شگفت‌انگیز از ایران

متن کامل یادداشت منتقد مطرح آمریکایی بر فیلم «لانتوری» / لانتوری: یک شوک اخلاقی شگفت‌انگیز از ایران


تاریخ : ۱۳۹۴/۱۲/۰۱     منبع : وب سایت تخصصی سینمایی سینمانگار

دبورا یانگ (منتقد سر‌شناس آمریکایی) در تازه‌ترین نوشته خود در نشریه هالیود ریپورترز به تحلیل فیلم سینمایی «لانتوری» تازه‌ترین اثر رضا درمیشیان پرداخت.

دبورا یانگ (منتقد سر‌شناس آمریکایی) در تازه‌ترین نوشته خود در نشریه هالیود ریپورترز به تحلیل فیلم سینمایی «لانتوری» تازه‌ترین اثر رضا درمیشیان پرداخت.

متن کامل دبورایانگ که با تیتر "یک شوک اخلاقی شگفت‌انگیز از ایران" به چاپ رسیده اما به گفته درمیشیان برخی رسانه‌ها ترجمه غلط و مغشوشی از این نقد ارایه کرده‌اند؛ به شرح زیر است:

یکی از اصیل‌ترین و صریح‌ترین صداهای سینمای نسل جوان ایران، رضا درمیشیان - نویسنده و کارگردان- است که با فیلم «لانتوری» به حد اعلای خود می‌رسد؛ فیلمی با داستانی اخلاقی که چنان شوکآور است که تقریباً تماشایش ناممکن جلوه می‌کند.

داستان فیلم روایتی است از حضور روانپریشانه یک گروه تبهکاری که به یک فعال اجتماعی خوشسیما ابراز علاقه می‌کند و خود را با این وهم فریب می‌دهد که آن دختر نیز علاقه متقابلی به او دارد و نهایتاً هر دو سوی این ماجرا را به بد‌ترین شیوه ممکن به فرجام می‌رساند.

بعد از گذشت یک ساعت پرتنش و عصبی با مونتاژی سرشار از بازیگوشی، فیلم سویه تاریکش را با یک حمله اسیدپاشی رو می‌کند که جلوههای بصری آن اصلاً برای آدمهای نازک دل قابل تحمل نیست. این تنبیه بصری و عاطفی در سکانسهای خشن پایانی فیلم نیز ادامه می‌یابد و به یک محاکمه قضایی منجر می‌شود که اکثر تماشاگران فیلم را بیشتر در صندلیشان فرو می‌برد تا از خودشان بپرسند که حد مطلوب نمایش خشونت روی پرده کجاست؟

درحالیکه استعداد و شهامت درمیشیان غیرقابلتردید است، اما شاید او از خط مرزی آستانه تحملی که تماشاگر بهطور معقول می‌تواند از آن برخوردار باشد، عبور کرده است. البته او تنها کسی نیست که خشونت را به شکلی افراطی به نمایش می‌گذارد -برای نمونه می‌توان از تارانتینو هم نام برد- اما ضیافت هول و هراس فیلم «لانتوری» چنان واقعگرایانه است که نمی‌توان آن را تنها با صفت "کارتونی" توصیف کرد. این نوعی سینمای عمیقاً حزنآلود است که بهسختی می‌تواند خارج از فضای فستیوال‌ها، بختی برای نمایش داشته باشد.

مشکل دیگر این فیلمنامه عمدتا درخشان این است که می‌خواهد به همهجا سر بکشد و تقلا می‌کند تا کارهای بسیاری را در آن واحد انجام دهد و همین باعث می‌شود تمرکزش روی فرجام و نتیجه را از دست بدهد. حقوق زنان، تعصب مذهبی و ناکارآمدی قانون، طبقات فرودست و مرفه، جنایت و مکافات و عشق و خیانت همهوهمه در فیلم گنجانده شدهاند و سخت است که موضوع اصلی فیلم را از میان آن‌ها پیدا کرد.

فیلم از نقطهای آغاز می‌شود که درمیشیان فیلم قبلی خود «عصبانی نیستم» را -که نقدی ویرانگر بود، بر جامعه معاصر ایران - خاتمه بخشیده بود.‌‌ همان دو بازیگر -نوید محمدزاده و باران کوثری- در قالب اعضای گروه تبهکاری لانتوری در تهران، گرمِ وحشت آفرینی هستند. آن‌ها کارشان را با کیف قاپی و زورگیری از بچه پولدارهای سوار بر ماشین های لوکس آغاز می‌کنند و بعد رو می‌آورند به گرفتن حق السکوت، سرقت خودرو، آدم ربایی و توزیع مواد مخدر. آن‌ها چاقوی ضامندار، قمه و کارد در دست با غرور و تفاخر در خیابان های شهر گام برمی دارند.

روزی پاشا -با بازی دیوانه وار محمدزاده با یک پرفورمنس تماشایی دیگر- اختیار از کف می‌دهد و یکی از قربانیان نشان کرده را به قتل می‌رساند. بعد به خاطر کاری که کرده می‌زند زیر گریه. بارون (کوثری در گرم‌ترین بازیاش) در نقش زنی فاسد که به گنگستری تمام عیار تبدیل شده و دیوانه وار عاشق این مرد دیوانه است، وارد می‌شود؛ اما از وقتی که پاشا با روزنامه نگاری به نام مریم (مریم پالیزبان) که زنی بسیار سرد است، آشنا می‌شود و به او دل می‌بندد انگار دیگر متوجه حضور باران نیست. مریم یک فعال اجتماعی است، برآمده از خانوادهای اشرافی. کمپینی با عنوان "نه به خشونت" به راه انداخته و گروه او می‌کوشد تا اولیای دم قربانیان خشونت را راضی کند تا مجرمان و قاتلان فرزندانشان را عفو کنند.

درمیشیان این توانایی را دارد تا با احساس رقت، دلسوزی و همدلی مخاطب را در قبال این ماجرا برانگیخته کند؛ اما پرسش این است که اگر جنایت چنان خشونت بار و سنگدلانه بود که هیچ بخششی می‌سر نباشد، چه باید کرد؟ حمله ای که زنی معصوم را نابینا می‌کند و چهره اش را از هم می‌پاشد، آن هم با دلیلی چون "اگر قرار است من تو را نداشته باشم، چه کسی می‌تواند تو را داشته باشد؟" فیلم ماهرانه میان یک کمدی سبک سرانه و یک تراژدی تکان دهنده در نوسان است و نیمه دوم فیلم بیننده را با آزمایش مجدد آگاهی و ایده های لیبرالش شگفت زده می‌کند.

اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود. قانون اسلامی ایران قانون قصاص یا مقابله به مثل دارد. "چشم در برابر چشم" یعنی قربانی جنایت قانوناً حق دارد تا مجازاتی مطابق با نوع آسیبدیدگی خود را بر مجرم اعمال کند. خب، کسانی که با تماشای جیمز باند روی صندلی جراحی در فیلم «اسپک‌تر» درحالیکه سوزن توی سرش فرو می‌کردند مشکل داشتند، این هشدار را جدی بگیرند که آن صحنه در برابر مقدمات عمل در اختتامیه فیلم «لانتوری» هیچ نیست و آدم به زحمت می‌تواند آن خشونت را حقیقتاً فراموش کند و با خودرویش به سمت منزل براند.

تمام داستان ازنقطه نظر چیدمانی از آدمهای برآمده از مشاغل و سبک زندگی های متفاوت به شکل گیج کنندهای تزیین شده: یک لیبرال عینکی، یک کارگر جناح راستی، یک دانشجو، یک قاضی، یک وکیل و غیره. این افکت، یک سیر کمیک خفیف را در میانه فشار عصبی فیلم فراهم می‌کند که جایی برای نفس کشیدن به مخاطب می‌دهد.


مرجع: ایلنا

نامه رضا میرکریمی به امام جمعه کاشان

 
رضا میرکریمی، مدیرعامل خانه سینما خطاب به امام جمعه کاشان درباره حواشی اخیر نامه نوشت.
 
خبرآنلاین: رضا میرکریمی، مدیرعامل خانه سینما خطاب به امام جمعه کاشان درباره حواشی اخیر نامه نوشت.

در متن نامه رضا میرکریمی خطاب به امام جمعه کاشان آمده است:

«به نام خدا

"آب را گل نکنیم"

امام جمعه محترم شهر کاشان

در ابتدای کلام، خودم و جنابعالی را دعوت می کنم به تقوای الهی. صحبت‌های نگران کننده شما را خواندم و به حسب وظیفه‌ی صنفی‌ام در مورد ابعاد و حواشی حضور بازیگر با سابقه و محترم سینمای ایران در کاشان تحقیق کردم. نتیجه اینکه نه تنها منکری اتفاق نیفتاده است، بلکه از شواهد چنین برمی‌آید که اقدامی از پیش سامان یافته و غیر خودجوش در پدید آوردن این حادثه نقش داشته است.

از جنابعالی می‌خواهم به وظیفه شرعی و جایگاهی خود در حفظ وحدت و جلوگیری از ایجاد شکاف در جامعه عمل کنید و از اشاعه‌ی جو بی‌اعتمادی و نگرانی در جامعه مومنین بپرهیزید.

در انتها می خواهم جنابعالی را که چند صباحی مهمان مردم مومن و فرهنگ دوست کاشان هستید با یکی از مشاهیر به نام آن دیار "سهراب سپهری" آشنا کنم، باشد که خواندن اشعار وی به نگاهمان مهربانی، به زندگی ما آرامش و به ایمانمان عمق ببخشد.

سید رضا میر کریمی

مدیر عامل خانه سینمای ایران»

واکنش بهزاد فراهانی به حرکت «گلشیفته»

 
شقایق فراهانی در پاسخ به این سوال رشیپور که پرسید؛ گفتی پدر شما غیرتی است، واکنشش نسبت به کار گلشیفته چی بود؟ گفت: غیرتی بودن با داشتن باورهای سنتی فرق دارد. پدر من سنتی است و حالا وقتی با چنین داستانی روی کره زمین مواجه می شود ، دارد امتحان خودش را پس می‌دهد.
 
خبرآنلاین: شقایق فراهانی روبه روی رضا رشیدپور نشست و به پرسش‌های مجری برنامۀ «دید درشب» پاسخ گفت.

او که از ابتدای این برنامه نگران بخش نمایش عکس‌ها بود و می‌ترسید که چهره ها را نشناسد در نهایت به رضا رشیدپور گفت که مخاطبان احتمالا فکر می کنند تو پارتی بازی کرده‌ای و تصاویر چهره های خیلی آشنا را برای من نمایش دادی.

واکنش بهزاد فراهانی به حرکت «گلشیفته»

بخشی از صحبت‌های شقایق فراهانی در این برنامه، بدین شرح است:

-امسال پر کار بودم اما 4 کارم در جشنواره پذیرفته شده که عبارتند از «کفش‌هایم کو» به کارگردانی کیومرث پوراحمد، «آبنبات چوبی»به کارگردانی حسین فرحبخش، «نیمه شب اتفاق افتاد» کار تینا پاکروان  و «نقطه کور» به کارگردانی مهدی گلستانه.

-درباره ی خانم اسکویی اطلاعی ندارم، مگر از ایران رفته‌اند.

-من جای هیچکدام [از بازیگرانی که به خارج رفته‌اند] نبودم، آن‌ها دنبال آرزوهایشان می‌روند، برای برخی [این آرزوها] بر آورده می‌شود، برای برخی نه.

-[درپاسخ به سوالی دربارۀ نقش پدرش در حضور او، برادرش و گلشیفته در سینما] در زمان شروع کار خب، سایه پدر هست، اواسط کار هم اعتبارشان. اما بعدش هر کدام ما سعی کردیم راه خودمان را پیدا کنیم.

- اگر پدرم بازیگر مهمی نبود شاید من هم بازیگر مهمی نمی‌شدم.

-[در پاسخ به سوالی دربارۀ سوء استفاده کردن از نام پدر] یکبار کمیته ما را در خیابان گرفت، آن موقع سریال «امام علی» پخش می‌شد، من گفتم دختر معاویه‌ام، باور نکردند و ما را بردند درِ خانه، پدرمن هم غیرتی، خلاصه  آمدند و...

-بعد از ماجرای گلی [گلشیفته] فضا سخت تر شد اما نامحسوس بود، من یک سال پیشنهاد نداشتم، سال قبلش پرکارترین بازیگر بودم و سیمرغ هم نگرفتم.

-دربارۀ سیمرغ گاهی تر و خشک با هم می سوزد، برخی به حق سیمرغ می‌گیرند و برخی هم به نوبت. ما در خانواده،  پی‌ِ سیمرغ نگرفتن را به تنمان مالیده‌ایم.

- زشت بود که به آقای عبدی سیمرغ ندهند، خیلی سال پیش باید جایزه را می گرفتند.

- مثل همه آدم ها من هم اشتباه داشته‌م، سه سال ممنوع کار بودم.

-وقتی آقای ملاقلی‌پور روی صحنۀ فیلم شارلاتان آمد، من می لرزیدم. نه این که ازش بترسم تحت تاثیر موقعیتش در کارش و سینما بودم. جزو آرزوهام بود که با آقای ملاقلی‌پور کار کنم. یادم هست وقتی فیلم  «میم مثل مادر» را در جشنواره دیدم  میخکوب شدم و بعد با خودم می گفتم که این آدم دیگر می‌خواهد چی بسازد.

- [درپاسخ به سوالی در مورد این که اگر جای گلشیفته بود از ایران می‌رفت؟] من جای گلشیفته نبودم، سال 88 زمانی که به خیلی از هنرمندان [برای انتخاب‌هایشان] انتقاد می‌شد، می گفتم خدایا من را در شرایط آن‌ها قرار نده که بخواهم اشتباه کنم.

-یک جاهایی به گلشیفته حسادت کردم، نه به خودش در  نقشی که بازی کرده، بلکه  به آن شرایطی که برایش پیش آمد.

- زمانی که خودت به خودت در کائنات رای ندهی، کائنات هم به تو رای نمی دهد. آن موقع خودم، خودم را به اندازۀ حالا دوست نداشتم. پر از خشم بود، خشم‌هایی که مربوط به کودکی و شرایط زندگی‌ام بود.

- این نگاه مربوط به سن نیست، از آگاهی است، برای کسی ممکن است این آگاهی در 23 سالگی اتفاق بیفتد، برای یک نفر در 14 سالگی، و یک نفر هم ممکن است پیر شود و بمیرد و به آگاهی نرسد.

-الان برخی از کارها[انتخاب نقش و پیشنهاد سینمایی] را دلی نجام می دهم، برخی را برای پول و برخی را به خاطر رودبایستی. به برخی از پیشنهادها هم اکیدا نه می‌گویم.

- تاریخ یک حافظه ای دارد که کارهای خوب را نگه می‌دارد. مردم حق دارند بگویند چرا این کار[بازی نقش در فیلم] را انجام دادی. برخی از فیلم‌های بد هم مخاطب خود را دارد، کسانی هستند که این فیلم‌ها را دوست دارند.

-چند تا بازیگر دارید که دستمزد بالا دارند، خانه دارند، کاری دارند و می‌دانند زندگی‌شان زمان پیری و از کار افتادگی هم  تامین هست.

- تعداد بازیگرانی که دستمز بالا می‌گیرند زیر 10 نفر است.

-  سینما فاسد نیست، کسی که پیشنهادی به او می شود، خودش جاذب پیشنهاد هست.

- سواد برای بازیگر هم مهم هست و هم نیست، پارادوکس است در واقع. برخی از بازیگرای مهم ما با استعداد خودشان آمدند و تحصیلات نداشتند.  من نقاشی خواندم و لیسانسم را هم نتوانستم بگیرم. سواد عمومی اما خیلی مهم است. برای یک بازیگر، یه عقیدهۀ من آشنایی با روانشناسی و جامعه شناسی  هم مهم است.

-من عاشق برتولوچی[کارگردان ایتالیایی] هستم، عاشق کوروساوا هستم، ولی ممکن است عکسشان  را به من نشان بدهید، نشناسم. نمی دانم چه ریختی هستند، لزومی ندارد که آدم همه را بشناسد.

- هنرمند مورد علاقۀ من سوسن تسلیمی و فائقه آتشین هستند.

- فوتبالی نسیتم و واقعا تیم‌ها و بازیکنان را نمی‌شناسم، اما به خاطر پدرم استقلالی‌ام.

- خانواده‌ام با بازیگر شدن من مخالف نبودن با بازیگر شدن گلی مخالف بودند، آن موقع گلی موسیقی کار می‌کرد و پیانو می‌زد و خیل هم موفق بود در کارش. من گلی را به سینما بردم.

-  [من و گلی] برای هم خواهران خیلی خوبی هستیم.

- سر سریال «کلاه پهلوی» یادم هست که یک شب هر کاری می‌کردم نمی‌توانستم دوتا دیالوگ را بگویم. همه خسته شدند، سرد بود، من اضطراب داشتم و خلاصه نشد.من در واقع خرد شدم، شکستم، و وقتی به خانه آمدم اگر سامی پسرم را نداشتم، خودکشی می کردم. فردای آن روز نهار دعوت داشتم خانه گلشیفته، یادم هست که او طوری با من حرف زد که آرام شدم خیلی حرفه ای مرا راهنمایی کرد و گفت این اتفاقات مال بازیگر است و پیش می‌اید حتی خود من بارها شده که سر فیلمبرداری رفته ام و گفته‌ام امروز نمی‌توانم بازی کنم.

- خیلی با تکنولوژی عجین نیستم و تازه یکسال هست که موبایل تاچ گرفته‌ام، اینستاگرام دارم، اما واقعا بلد نیستم مطلب بگذارم و دوستانم کمک می‌کنند.

-پدرم همیشه تا صبح کتاب می خواند و مدام می زد تو سرمن که من هم یه مقدار کتاب بخوانم. شاید به همین خاطر من دور شدم از کتاب خوندن، اما در این دنیا مجازی خیلی چیزها را دارم می‌خوانم، به نظرم خیلی بد نیست؛ آن هم این‌قدر که دارند از آن بد می گویند.

-سال 82 ممنوع کار شدم. دلیلش این بود که جمعی از عزیزان هنرمند با هم بودیم. آقای انوشیروان ارجمند هم بود و خیلی اتفاقا زحمت کشید.

- [در پاسخ به این سوال رشیدپور که گفتی پدر شما غیرتی است، واکنشش نسبت به کار گلشیفته چی بود؟] غیرتی بودن با داشتن باورهای سنتی فرق دارد. پدر من سنتی است و حالا وقتی با چنین داستانی روی کره زمین مواجه می شود ، دارد امتحان خودش را پس می‌دهد. پدر و مادرم مارا طوری بار آوردند که هر کس بتواند تصمیم خوش را بگیرد. ما با هم بحث می‌کنیم و حرف می‌زنیم اما در نهایت تصمیم خودمان را می‌گیریم و همه هم به این تصمیم احترام می‌گذاریم.

-من آقای روحانی را مثل اقای خاتمی دوست دارم، وقتی ایشان رئیس جمهور شدند احساس امنیت کردم و بعدش هم اتفاقات خوبی برای ما افتاد، مثل همین [برطرف شدن] تحریم‌ها.

اظهارنظر رضویان درباره «در حاشیه»/ باید در حوزه طنز پوست اندازی کنیم

فیلمسازان ما بدشان نمی‌آید همچنان موهای من را با 42 سال سن رنگ کنند و به عنوان مردی جوان به خواستگاری بفرستند.

اظهارنظر رضویان درباره «در حاشیه»/ باید در حوزه طنز پوست اندازی کنیمسید‌جواد رضویان بازیگر سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ از همکاری و کیفیت مجموعه جدید «در حاشیه» این گونه بیان کرد: «در حاشیه»‌ کار خودش را انجام می دهد و جزئیات و ابزار رضایت از روند پیشرفت آن را باید از صاحبانش پرسید اما تصور و نظر من به عنوان یک عضو کوچک گروه این است که چون تعداد بازیگران زن در سری جدید و فاز دوم به حداقل رسید شاید ما طیفی از مخاطبان خانم خود را زیاد درگیر کنیم البته این نظر شخصی من بود و شاید مساعد نباشد. 

وی در مورد جایگاه سینمای طنز و معرفی بازیگران این رشته طی چند سال اخیر بیان کرد: متأسفانه طی چند سال اخیر بعد از دوستانی مانند مهران مدیری، رضا عطاران و... که همچنان بهترین عملکرد را در حوزه سینما و تلویزیون دارند و ما که موج کمدی و طنز بعد از آن‌ها بودیم و به جمعشان پیوستیم دیگر موجی اضافه نشد. یعنی فیلمسازان ما بدشان نمی‌آید همچنان موهای من را با 42 سال سن رنگ کنند و به عنوان فردی جوان به خواستگاری بفرستند، منی که باید نقش پدر دختر را بازی کنم!

وی افزود: فیلمسازان و سینما تلاش می‌کنند همچنان نسل ما را جوان جلوه دهند در صورتی که این‌گونه نیست ما نیازمند به پرورش نسل جدیدی هستیم و باید در حوزه ورود بازیگران و هنرمندان طنز‌پرداز پوست اندازی کنیم.

رضویان در خصوص نگاه سطحی نسبت به مقوله بازیگری عنوان کرد: احساس من این است کسی نگاه نمی‌کند چه برسد به اینکه سطحی نگاه کنند. فضای بازیگری و نمایش بسیار غریب افتاده است ما همان‌طوری که در فوتبال به زیرساخت و پرورش بازیکن از رده سنی پائین توجه نمی‌کنیم در بازیگری نیز از پرورش و معرفی استعداد‌های سنین پائین غافل شدیم. امیدوارم مسئولان امر به این نکته مهم توجه کنند و ساده نگریستن را کنار بگذارند و غیر از بازیگری به پرورش استعداد‌های خوانندگی، نوازندگی، گویندگی، دوبله و... نیز توجه بیشتری کنند.

رضویان که به تازگی دبیری جشنواره گزارش یک نگرانی را نیز بر عهده دارد،  در پایان در خصوص تعدد و برگزاری جشنواره‌ها به عناوین مختلف گفت: برگزاری جشنواره‌ها باید با نگاه مثبت و هدفمند همراه باشد و به مسائل، مشکلات و جزئیات جامعه نسبت به موضوعیت جشنواره در فیلم‌های حاضر در آن پرداخته شود. به عنوان نمونه همین جشنواره گزارش یک نگرانی باید بتواند ذهن مردم را با کمبود و مشکلات آب درگیر کند و راهکارهای مناسب در خصوص استفاده بهینه از آب را جزء دغدغه‌های اصلی مردم قرار دهد. 


برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.

تصویری از ساره بیات و حامد بهداد در کانادا

حامد بهداد و ساره بیات برای شرکت در جشنواره سینه ایران تورنتو به کانادا سفر کردند.

 
خبرآنلاین: حامد بهداد و ساره بیات برای شرکت در جشنواره سینه ایران تورنتو به کانادا سفر کردند.

هدف از برگزاری این جشنواره نمایش فیلم‌های ایرانی در سینماهای تورنتو و نشان دادن بخشی از گستردگی و تنوع سینمای ایران است. فیلم «خانه دختر» به کارگردانی شهرام شاه‌حسینی و بازی حامد بهداد و از جمله فیلم‌هایی است که در این جشنواره به نمایش گذاشته خواهند شد.

تصویری از ساره بیات و حامد بهداد در کانادا

عکس: مهراوه ‌شریفی نیا در نقش همسر شاه

فاز نخست سریال «معمای شاه» به کارگردانی ابوالحسن ورزی قرار است از نیمه‌‌ی دوم آبان روی آنتن شبکه‌ی یک سیما برود.

 
خبر آنلاین: این سریال در سه فاز ساخته شده و در آن سه بازیگر زن ایرانی نقش همسران محمدرضا پهلوی را بازی کرده‌اند.

تصاویری از مهراوه ‌شریفی نیا، حدیث فولاد‌وند و ساغر عزیزی در نقش همسران شاه

مهراوه شریفی‌نیا در این سریال ایفاگر نقش ثریا است

ورزی گفته که برای نگارش فیلمنامه و ساخت سریال تیم تحقیقاتی پروژه بیش از 5هزار و 600 سند تاریخی را بررسی کرده‌اند. او همچنین به گریم ویژهی بازیگران برای نزدیک شدن چهره‌ها به اشخاص تاریخی اشاره کرده و گفته که مارال جیرانی طراح لباس این مجموعه‌ هم آلبوم‌های عکس متعددی را از لباس بانوان این سریال تهیه کرده که پس از این می‌تواند به عنوان یک کار تحقیقاتی مورد توجه قرار بگیرد.

تصاویری از مهراوه ‌شریفی نیا، حدیث فولاد‌وند و ساغر عزیزی در نقش همسران شاه

حدیث فولادوند در این سریال نقش فوزیه یکی دیگر از زنان شاه را بازی می‌کند

این سریال با توجه به این که شخصیت‌های تاریخی بسیاری را به تصویر کشیده، کار پر بازیگری هم هست و بسیاری از بازیگران سینما، تلویزیون و تئاتر ایران در آن به ایفای نقش پرداخته اند.

تصاویری از مهراوه ‌شریفی نیا، حدیث فولاد‌وند و ساغر عزیزی در نقش همسران شاه

نقش فرح پهلوی را در این سریال ساغر عزیزی ایفا کرده است

در فاز اول این سریال قرار است مخاطبان شاهد زندگی محمدرضا پهلوی و فراز و نشیب تاریخ معاصر ایران در فاصله‌ی سال‌های 1321 تا 1331 باشند.

تصاویری از مهراوه ‌شریفی نیا، حدیث فولاد‌وند و ساغر عزیزی در نقش همسران شاه

آرام جعفری در «معمای شاه» نقش پروین غفاری معشوقه‌ی شاه را بازی کرده است