تمرینات بازیگری
تمرین تمرکز
* بازی های دسته جمعی.مثل اسم-فامیل(!)
*بازی استوپ هوایی را خاطرتان هست؟آن قسمتی که برای هم اسم می گذاشتید؟ همین بخش از بازی را با دوستان خود انجام دهید.چند نفری یک توپ را با سرعت بین هم رد و بدل کنید.برای خود و هم بازی ها اسم بگذارید.موقع پاس دادن توپ اسم خود و اسم کسی که توپ را به او می دهید بلند بگویید.مثلا اگر اسم شما فلفلی است(!) و می خواهید توپ را بدهید به دوستتان زنجبیل .می گویید " از فلفلی به زنجبیل". هر کس خطا کرد و اسمی یادش رفت یک صفت به دنبال اسمش اضافه می کنید تا طولانی تر شود.مثلا فلفلی بی مزه.هرچه این اسم ها بلندتر شود بازی هم سخت تر می شود و به تمرکز بیش تری نیاز دارد.اسم های خنده دار هم بازی را جالب تر می کند چراکه وقتی با سرعت توپ را رد و بدل می کنید فرصتی برای خنده ندارید و باید بر خنده ی خود هم غلبه کنید.
*از روی یک متن نمایشنامه یا کتاب با صدای بلند بخوانید.سعی کنید لحن تان صحیح باشد و به موقع در صدای خود اوج و فرود داشته باشید.در همین حین سایرین باید شما را احاطه کنند و شروع کنند به مسخره کردن شما!! با صدای بلند به شما می خندند،ممکن است ادایتان را در بیاورند یا از شما سوالی بپرسند.کاری که شما باید بکنید این است که به هیچ وجه به آن ها توجه نکنید و متن خودتان را بخوانید،آن هم صحیح.به حرف های خنده دار بی توجه باشید و بچسبید به نقش خودتان! این تمرین را می توانید دسته جمعی قبل از تمرین یک نمایش انجام دهید.
*تماشاگر داشته باشید.وقتی با خودتان یا با دوستان نمایش یا نقشی را تمرین می کنید از دیگران بخواهید بیایند و بازی شما را تماشا کنند.خانواده،دوستان خواهر و برادر. می توانید از کسانی هم که نمی شناسید دعوت کنید.مثلا دوست خواهرتان آمده خانه ی شما و می خواهید تمرین کنید.از او هم بخواهید کار شما را ببیند و به عنوان یک بیننده ی معمولی نظر بدهد.گاهی بیننده های معمولی نظراتی می دهند که از نظر صدتا بیننده ی حرفه ای تاتر جالب توجه تر است.فایده ی دیگر این کار این است که خجالت شما جلوی غریبه ها می ریزد و می توانید تمرکز و آرامش خودتان را حفظ کنید. آن وقت روز اجرای نمایش از دیدن جمعیتی که صندلی ها را پر می کنند به وحشت نمی افتید.
خود من برای تفریح و البته تمرین تمرکز یکی از آن کارهایی می کنم که به عقل جن هم نمی رسد.البته از شما نمی خواهم چنین حرکت هایی بکنید.فقط محض اطلاع آن هایی که در مورد کارهای خودم کنجکاوی می کنند می گویم.مثلا می خواهم یک متن انگلیسی را ترجمه و تایپ کنم.متن را می گذارم جلویم و پشت کامپیوتر مینشینم.یک موزیک فرانسوی هم می گذارم.شروع می کنم،متن انگلیسی را می خوانم و هم زمان فارسی تایپ می کنم و در عین حال با صدای بلند آواز فرانسوی می خوانم.خیلی بهم مزه می دهد!
* یک تمرین دیگر.تمرین حفظ تعادل.یک پا را بالا بگیرید و سعی کنید تعادلتان را حفظ کنید.در حالت های مختلف با یک پا بایستید،در عین حال با دیگران حرف بزنید.وقتی توانستید یکی دقیقه با یک پا بایستید و دیگر در این کار مشکلی نداشتید تمرین دیگری بکنید.می توانید در اتوبوس یا مترو بایستید (ایستادن معمولی با دوپا) اما دستتان را به جایی نگیرید.سعی کنید محکم بایستید و با تکان های قطار یا اتوبوس تعادلتان را از دست ندهید.
تمرین برای گرم کردن اجزای صورت
چهره ی شما نشانه ی درونیات شما است.در تاتر و موقع بازی باید بتوانید با میمیک چهره حس خودتان را تماشاگر انتقال دهید.قبل از تمرین نمایش،اجزای چهره تان را مثل بدن گرم کنید.بعضی ها برای گرم کردن چهره با دست صورتشان را مالش می دهند،این کار بسیار غلطی است.صورت هم درست مثل بدن است.مگر ما با ماساژ بدنمان را گرم می کنیم؟البته که نه،برای گرم کردن بدن باید ورزش کرد.برای گرم کردن صورت هم باید صورت را ورزش داد.جلوی آینه بایستید و تا می توانید از خودتان شکلک در بیاورید.محکم اخم کنید.آن قدر پهن لبخند بزنید تا تمام دندان هایتان پیدا شود.صدای (ای) را آن قدر محکم ادا کنید که نیشتان تا بناگوش بازشود(!) لب ها را کاملا غنچه کنید،با غلو کلمه ی هلو را به زبان بیاورید.زبانتان را تا می توانید بیرون بیاورید و تکان بدهید.ببینید ترسناک ترین چهره ای که می توانید از خودتان بسازید چه شکلی است؟! خنده دارترین چهره چطور؟ غمناک ترین؟ خشمگین ترین؟...و الی آخر.با این ورزش عظلات چهره ی شما به کار می افتد و راحت تر میمیک های چهره صحیح (با توجه به نمایش و نقش مورد نظر) را به خود می گیرید.با تمرین حرکات زبان هم،زبان بهتر در دهان می چرخد و امکان تپق زدن شما کم می شود.چراکه یاد گرفته اید زبان و دهانتان را به طور کنترل شده حرکت دهید.
می توانی بازیگر شوی یا نه؟
همه کسانی که می خواهند بازیگر شوند بخوانند.تمام و کمال!
سوال:من امسال می خوام کنکور هنر بدم. اما
فکر می کنم برای آزمون عملی مشکل دارم. آخه من توی اتاق خودم وبرای خودم
اکت هایی رو در می یارم و بازی می کنم ولی وقتی می خوام همونا رو برای کسی
مثلا خواهرم اجرا کنم نمی تونم و خجالت می کشم و اساسا هم خنده ام می
گیره!! می خوام بدونم این یعنی من توی بازیگری استعداد ندارم؟ و نباید سراغ
این رشته بیام یا این که این اجرا های ضعیفی که برای خودم دارم و خجالت و
خنده های بی دلیلم به مرور زمان و با تمرین حل می شه؟ البته من فقط در
رابطه با آزمون عملی نمی گم فرض رو بر این بذار که من اصلا آزمون عملی رو
هم قبول شم یا نه اصلا رتبه من به حد نصاب لازم برای بازیگری نرسه و بخوام
از طریق کلاس های بازیگری این رشته رو دنبال کنم اصلا من با این خصوصیاتی
که گفتم به درد بازیگری می خورم و این مشکلات به مرور زمان رفع می شن یا
نه؟
لطفا سوالم رو جواب بده و بی جوابش نذار چون برای انتخاب رشته و خیلی مسائل دیگه به جواب این سوال نیاز دارم. بیتا.
*اون چه که می خوام بگم برای همه کسانی است که می خواهند بازیگر شوند و در تصمیم خودشون هم جدی هستند.پس با دقت بخونید،تمام چیزهایی که باید بدونید و من می تونم بهتون بگم همین هاست!
*برای بازیگری داشتن چند ویژگی ضروری است:
تمرکز_پر رویی(!)_حضور ذهن_حافظه ی خوب_بدن آماده.
در مورد هرکدام توضیح می دهم.ببین آیا این ویژگی ها را داری؟ چراکه هیچ کس بهتر خودت تو را نمی شناسد،مگر نه؟خوب،حالا شروع می کنیم.
حفظ تمرکز:وقتی خنده ات می گیرد
باید روی یه چیز دیگه تمرکز کنی تا عامل خنده دار رو فراموش کنی.مثلا دو تا
از انگشتای دستت رو محکم بهم فشار بدی تا در حین بازی حواست بره به فشار
انگشت.اون وقت خندت بند میاد.خود من خیلی خیلی می خندم،حتی از ترک دیوار هم
خندم می گیره.اولین بازی هام هم در یک کار کمدی بود که خودش خنده دار
بود.وقتی به بازی خودت،یا این که الان چه شکلی شده ای یا این که ممکنه در
حین حرکات خاصی مضحک به نظر برسی فکر کنی طبیعتا خندت می گیره.اما اگه توی
صحنه باشی و بدونی که مثلا عوامل پشت صحنه همه منتظر تو اند و تماشاگر ازت
یه انتظارایی داره خنده ی خارج از بازی رو فراموش می کنی.حتی اگه کارت کمدی
باشه و تماشاگرا جلوت ریسه برند تو تمرکزت رو حفظ می کنی و دیگه نمی
خندی.این از این.
به کسی پیشنهاد کن که با هم بازی کنید.حتی اگه درآوردن ادای یه نفر دیگه باشه(!)شروع بدی نیست.{گرچه ادا درآوردن هیچ وقت به معنی بازیگری نیست اما برای راضی کردن خواهر یا یه دوست برای هم بازی شدن راه خوبیه } با یه نفر دیگه بازی کن و هرچقدر دلت می خواد بخند.اما دوباره و دوباره کار رو تکرار کن تا موقعی که خنده کاملا محو بشه.وقتی با کس دیگه ای بازی می کنی و باید کاملا حواست باشه که طرف مقابلت چی کار می کنه تا بتونی کنترل شده جوابش رو بدی،خودش تمرکزت رو بالا می بره.فراموش نکن که یکی از ویژگی های مهم بازیگر حفظ تمرکزه.
و یه ویژگی مهم دیگه پررویی!!
خیلی
ها از صحبت در جمع یا سخن رانی برای دیگران خجالت می کشند.چنین افرادی
طبیعتا نمی تونند بازیگر بشند.مگر این که روی خودشون حسابی کار کنند.چه
کاری؟ تمرین صحبت در جمع،تمرین خودنمایی(!) حاضر جوابی و هرکار دیگه ای که
نشانه ای از پررویی باشه.چراکه بازیگر هیچ وقت تنها نیست.همیشه عده ای
هستند که او را تماشا می کنند و حرکاتش را با دقت زیر نظر دارند.چه
تماشاگران تاتر و چه حضار و عوامل فیلم برداری در سینما و تلویزیون.و خوب
است که بازیگر بلبل زبان هم باشد(حضور ذهن بالایی داشته باشد).فرض کن
بازیگر مقابلت دیالوگش را فراموش می کند،تو باید آن قدر حضور ذهن و خلاقیت
داشته باشی که بداهه چیز درستی بگویی که اشتباه طرف مقابلت را جمع و جور
کنی.یک ویژگی دیگر،
حافظه ی خوب برای حفظ کردن دیالوگ ها.به خاطر سپردن کلمات برای ادای صحیح جملات.کسی که تمرکز و حافظه ی خوبی دارد حتما بازیگر خوبی می شود. تا به حال دیده ای که خیلی ها بر سر جلسه امتحان،همه چیزهایی را که خوانده اند و فکر می کنند بلدند فراموش می کنند؟ استرس و اضطراب،ترس از صحنه باعث می شود که گاهی دیالوگ های خود را فراموش کنیم.هم در جلسه امتحان،و هم در صحنه ی تاتر کسی موفق است که بتواند آرامش خود را حفظ کند(باز این برمی گردد به تمرکز).
بیان خوب.یعنی کلمات را صحیح و رسا ادا کردن.در سالن نمایش وقتی روی صحنه حرف می زنی،باید صدایت آن قدر بلند باشد تا حتی آن هایی که ته سالن نشسته اند هم حرف هایت را درست بشنوند.بیان خوب یعنی صحیح ادا کردن کلمات.هیچ تماشاگری از بازیگری که مثلا (سین)ش می زند یا به اصطلاح کلمات را می خورد خوشش نمی آید. داشتن لهجه هم ویژگی خوبی نیست.ایرانی و خارجی فرقی نمی کنه،لهجه لهجه ست.البته این به این معنی نیست که آن هایی که لهجه دارند نمی توانند بازیگر شوند.می توانند،اما فقط برای نقش های خاص در نمایش های معدود ازشان استفاده می شود.تصور کن یک ایرانی جنوبی چقدر قشنگ می تواند نقش یک آبادانی را بازی کند.اما چنین کسی،آیا می تواند با همان لهجه در یک نمایش جدی نقش یک کابوی آمریکایی را بازی کند؟! اگر بازی کند واقعا نمایش مضحکی از آب در می آید!مگر آن که لهجه اش را به گویش فارسی معیار تغییر بدهد.
بدن آماده. ورزش بدن را نرم و آماده می کند.تمرینات ورزشی،رقص،ژیمناستیک و یوگا برای آماده کردن بدن فوق العاده هستند.مخصوصا رقص،چون انجام حرکات ریتمیک از قبل تعیین شده به حافظه ی حرکتی بدن کمک می کند.ورزش ایروبیک هم همین طور چراکه غیر از بدن مغز را هم به کار می اندازد تا حواست باشد بعد از هر حرکت چه حرکتی باید انجام دهی.چرا باید بدن را آماده کنیم؟ وقتی کسی با بدن نرم و آماده به روی صحنه می آید (و از انجام حرکات جلوی چشم دیگران خجالت نمی کشد-همان موضوع پر رویی) می تواند حرکات بازی خود را کامل و درست اجرا کند.چون تاتر که فقط دیالوگ گفتن نیست،هست؟ در تاتر باید حرکات معمولی و روزمره رو به شکلی "نمایشی" اجرا کرد تا تبدیل به نمایش شود.
طبیعتا این خصوصیات رو نمی شه در یک نفر یکهو پیدا کرد.همه ی این ها تمرین می خواد.خود من در حال حاضر دارم بدنم رو آماده می کنم،چون در زندگیم هیچ وقت درست و حسابی ورزش نکرده ام،اما همیشه رقصیده م و حرکات تند و تیزی دارم.حالا با ورزش دارم سعی می کنم قدرت بدنیم رو بالا ببرم تا وقتی چند ساعت روی صحنه یا مشغول تمرین هستم کم تر خسته بشم.شاید برات جالب باشه اگه بدونی من انقدر خجالتی بودم که هر وقت میومدم روی صحنه جلوی دوستام هول می شدم.گرچه برای سخن رانی در جمع و صحبت با غریبه ها و بزرگ تر ها سرم درد می کرد اما هنوز خجالت در بازیم دیده می شد.حالا دیگه چندان خجالت نمی کشم،روی صحنه آرامش خودم رو حفظ می کنم. و با این که هیچ وقت دنبال بازیگری نبودم مدام از کارهای دانشجویی پیشنهاد بازیگری دریافت می کنم.
حالا! همه ی این صغرا کبراها رو گفتم.اون چه که تو به عنوان یه متقاضی بازیگری باید انجام بدی اینه.باید ببینی آیا حافظه ت خوب هست؟مثلا در مدرسه درس های حفظی رو خوب حفظ می کردی؟ آگهی های تلویزیونی رو چی؟می تونی از حفظ آگهی ها رو بگویی؟ تمرکزت چطور هست؟ وقتی در خانه سرو صدا هست می تونی کتاب بخونی و حواست پرت نشه؟ حست چطور هست؟ مثلا آیا وقتی یک فیلم تاثیرگذار نگاه می کنی، خودت رو جای نقش می گذاری و همراه بازیگر گریه می کنی؟ آیا وقتی جلوی غریبه ها حرف می زنی سرخ و سفید می شوی و عرق می کنی؟ یا برعکس،آن قدر خودنمایی می کنی که همه نگاهت کنند؟چند تا از این ویژگی ها رو در خودت می بینی؟ هر چقدر زمینه های بازیگری رو داشته باشی طبیعتا راه آسان تری برای بازیگر شدن در پیش داری.اما می تونی با تمرین زمینه های دیگر رو در خودت ایجاد کنی.در پست بعدی چند راه کار برای تمرین ساده بازیگری می نویسم که می تونی خودت انجام دهی.