با توجه فراموش کار بودن مردم، از فراموش شدن نمی‌ترسیدی؟

نظر من با شما متفاوت است. اینکه بعد از پانزده سال مردم هنوز هم من را با «مریم مقدس» می‌شناسند و در وب‌سایت شخصیم پیام‌هایی را از مردم دریافت می‌کنم که از ان کار یاد شده، نشان می‌دهد بازیگر به ایران راحتی فراموش نمی‌شود. مثلاً آقای ناصر ملک‌مطیعی که بعد سال‌ها دوباره به بازیگری بازگشته اند، به دلیل اینکه در خاطر مردم جای داشته‌اند، تبدیل به تیتر یک رسانه‌ها تبدیل شده‌اند. البته من خودم را با ایشان مقایسه نمی‌کنم. اما معتقدم چند سال کار نکردن یک بازیگر باعث فراموشی او نمی‌شود.

معمولاً بازیگرهای ایرانی که به خارج از کشور می‌روند با پیشنهاد بازی در خارج روبه‌رو می‌شوند. شما هم چنین پیشنهاداتی داشته‌اید؟
من از ابتدا در پروژه‌های کلاسی دانشگاه هم جلوی دوربین نرفتم و به استادان دانشگاه هم می‌گفتم که دوست ندارم در استرالیا بازیگری را تجربه کنم و به دلیل اینکه به صورت موقت اینجا هستم نمی‌خواهم بازیگری را جایی به جز ایران دنبال کنم.

مگر بازیگری در خارج از کشور یک تجربه جدید به حساب نمی‌آید؟
بله، قطعاً تجربه جدیدی است اما به هر حال طبق قوانین ایران نمی‌توانم در اینجا بازیگری را دنبال کنم. در اینجا نقشی وجود ندارد که من بخواهم آن را با حجاب بازی کنم و اصولاً دوست ندارم بدون حجاب جلوی دوربین بازی کنم.

چه زمانی به ایران بازخواهید گشت؟
به طور موقت و برای دیدار مادرم به ایران می‌آیم و استرالیا برمی‌گردم اما فعلاً باید یک‌سال دیگر در استرالیا زندگی کنم و بعد از آن برای همیشه به ایران بازخواهم گشت. راستش الان ساخت فیلم بلند در ایران یکی دغدغه‌هایم است و طرح‌هایی را در ذهن دارم که تصمیم دارم روی آنها کار کنم تا بعد از بازگشت به ایران روی یکی از این طرح‌ها به صورت جدی فکر کنم و آن را بسازم.

برنامه های تلویزیون ایران را پیگیری می‌کنید؟
بله، مجموعه «ویلای من»، «پژمان» و «شاهگوش» را تماشا دنبال می‌کنم و دوست‌شان داشتم. همچنین تمام قسمت‌های مجموعه «کلاه‌قرمزی» را که در ایام عید از تلویزیون پخش شد هم تماشا کرده‌ایم. البته ما اینجا به شبکه‌های ایران دسترسی نداریم و به صورت اینترنتی باید برنامه را دنبال کنیم.

در این دو سال نقشی بوده که در تلویزیون یا سینما دیده باشید و دوست داشته باشید آن را بازی کنید؟
راستش وقتی در ایران بودم زیاد علاقه‌ای نداشتم در کارهای طنز بازی کنم اما الان که با فاصله بیشتری کارها را نگاه می‌کنم، متوجه می‌شوم سریال‌های طنز در بین ایرانیان خارج‌نشین طرفداران زیادی دارد. به همین دلیل خیلی دوست دارم وقتی به ا یران بازگشتم ژانر طنز را با یک گروه خوب تجربه کنم. اما در نهایت باید بگویم نقشی نبوده که در این یکی، دو سال ببینم و دوست داشته باشیم آن را بازی کنم.

کیفیت آثاری که در تلویزیون استرالیا تولید می‌شود نسبت به آثاری که در تلویزیون ایران ساخته می‌شود، چقدر تفاوت دارد؟
فکر می‌کنم نقطه قوت برنامه‌سازی در تلویزیون استرالیا مستندسازی است. مثلاً یک‌بار راجع به جراحی‌های زیبایی و عواقب آن مستندی پخش شد که واقعاً تأثیرگذار بود. فکرمی‌کنم جای چنین مستندهای در کنداکتور تلویزیون ما خالی است. نکته دیگری که وجود دارد این است که در هر ساعتی برنامه‌های خاص گروه‌های سنی مختلف پخش می‌شود و برای سلیقه هم سنین برنامه‌های مختلف تدارک دیده شده است. اما در مورد سریال‌سازی قدرت چندانی ندارند.