آنسوِی شب بازیگری

سینمانگار: كتب سينمايي(اعم از فيلمنامه، نوشته هاي تحليلي و كتل مربوط به تاريخ سينما) متاسفانه در جامعه ي سينما دوستان ما كمتر مورد بحث و مطالعه قرار گرفته آن. گواه اين ادعا، تيراژ هاي بسيار بسيار كم اين كتب است. ضرورت گسترش مطالعه تحليلي در كنار مطالعه ي نشريات و روزنامه هاي سينمايي، ما را بر آن داشت تا بخشي جديد را به عنوان “كتب سينمايي“ كه شامل معرفي و نقد مي باشد را به ديگر بخش هاي سايت سینمانگار بيفزاييم.

شما نيز در بخش نظرات اين بخش هر هفته، كتب سينمايي محبوب خود را به ما معرفي كنيد.

فرهاد ریاضی

 

به همین سادگی(فيلمنامه)

نويسندگان: شادمهر راستین، سید رضا میرکریمی
مشخصات كتاب: نشر سوره ی مهر / چاپ اول، 1388 / 96 صفحه / 1900 تومان


درباره كتاب:

نخستین مرحله‌ی ورود به متن "عنوان فیلم" است. «به همین سادگی» اصطلاحی است که در فرامتن فیلم بسیارکاربرد دارد. عبارتی که در ظاهر ساده و بدون کشمکش و پیچیدگی است ولی گاهی در معنایی متفاوت حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد و در جریان زندگی اجتماعی نقش‌های گوناگونی می‌پذیرد. «به همین سادگی» گاهی ساده‌گرفتن کاری است؛ گاهی پاسخی است به سئوالی بی‌جواب؛ گاهی ظلمی است که به کسی می‌شود؛ گاهی افسوسی است از نداشتن چیزی؛ گاهی اتفاقی است که می‌افتد؛ گاهی تلاشی است بی‌انجام؛ و گاهی تقدیری است که رقم خورده است. «به همین سادگی» عنوانی است که این معناهای چند وجهی را به ما یادآوری می‌کند که از فرامتن خود برگرفته است. اصطلاحی که در عین ساده‌ بودن دشوار می‌نماید.

«به همین سادگی»، فیلمنامه ی جزئیات است. برشی از یک روز یک زندگی. از رنج های نگفته ی یک زن.


درباره نويسندگان:

شادمهر راستين سال 1343 در تهران متولد شد. وي فوق ليسانس معماري از دانشگاه تهران سال (1369) مي باشد. او دوره عالي فيلم سينمايي را در مركز اسلامي آموزش فيلمسازي باغ فردوس، سال (1373) گذرانده و فعاليت مطبوعاتي را از سال 1370 شروع كرده است. «این زن حرف نمی زند»، «زاگرس»، «آفساید»، «چند روز بعد» و «آن مرد آمد» از دیگر فیلمنامه ها به قلم او می باشند.

سید رضا میرکریمی (زاده ۸ بهمن ۱۳۴۵ در زنجان) کارگردان مطرح سینمای ایران است. او فارغ‌التحصیل رشته گرافیک است. او عضو گروه سینمای فرهنگستان هنر نیز می‌باشد. «کودک و سرباز»، «زیر نور ماه»، «اینجا چراغی روشن است»، «خیلی دور خیلی نزدیک» و «یه حبه قند» دیگر آثار او در مقام فیلمساز بوده اند.


بخش هايي از كتاب:

{صفحه 53 – سکانس 55 . خارجی . اتوبوس . روز}
طاهره و علی داخل اتوبوس نشسته اند. طاهره، نزدیک پنجره و علی در کنارش. چند بسته خرید به روی پای طاهره اضافه شده و اتوبوس در میان انبوه ماشین های پشت چراغ قرمز گیر کرده است و به کندی حرکت می کند. طاهره متوجه خودروی کنارش می شود. زنی داخل پراید نشسته و در دست چپش که به فرمان است، یک شیشه شیر بچه دیده می شود. نوزادی روی پای او تکیه داده و هر بار که مادر می خواهد دنده عوض کند و یا فرمان بگیرد، شیشه ی شیر از دهانش دور می شود، دست و پا می زند.
-علی: مامان....
طاهره به او نگاه می کند.
-علی: شغل تو چیه ؟
طاهره که انتظار این سوال را نداشته در پاسخ تعلل می کند.
-علی: مگه خانه دار، house worker  نمی شه ؟
-طاهره: چرا ؟