اولین ساخته فیلمنامه نویس مطرح و ایرانیتبار هالیوود در جشنواره فیلم برلین رونمایی شد
فیلم «دو چهره ژانویه» ساخته حسین امینی، سینماگر ایرانیتبار است که بیشتر به عنوان فیلمنامهنویس شهرت دارد. فیلمنامه «سفید برفی و شکارچی» از جمله کارهای امینی است که چندی پیش در سینماهای جهان اکران شد.
بازیگران اصلی فیلم «دو چهره ژانویه»، ویگو مورتنسن، اسکار ایساک و کیرستن دانست هستند. این فیلم اقتباسی از کتاب دو "چهره ژانویه"، اثر پاتریشیا هایاسمیت است. منظور از "ژانویه" در عنوان کتاب و فیلم همان "ژانوس" خدای دو چهرهای اسطورههای یونانی است.
فیلم درباره یک کلاهبردار به نام "چستر"(مورتنسن) است که به همراه همسرش "کولت" (دانست) به یونان سفر کرده تا از تعقیب طلبکارانش در امان باشد. اما در یک نزاع، چستر یک کارگاه خصوصی را که موفق به شناسایی او شده، میکشد. در این میان مرد جوانی به نام "ریدال" (ایساک) که راهنمای توریستها است با این دو آشنا میشود. ریدال نیز همچون این زوج تابعیت آمریکایی دارد، اما چند سالی را در یونان سپری کرده و به زبان یونانی مسلط است. ریدال به طور اتفاقی درگیر مشکلات این زوج میشد و تصمیم میگیرد برای فرار، به آنها کمک کند. "ریدال" بتدریج دلباخته "کولت" میشود و این موضوع از چشم "چستر" نیز پنهان نمیماند. اما از آنجایی که چستر نیازمند کمک ریدال است، این شرایط را تحمل میکند.
ویگو مورتنسن در صحنهای از فیلم «دو چهره ژانویه»
لوکیشینهای فیلم در یونان و در بخش پایانی فیلم در استانبول انتخاب
شدهاند. در فیلم تلاش شده که با استفاده از بناهای تاریخی برای فضاسازی
داستان بهره گرفته شود تا شاید انگیزهها و رفتار شخصیتهای داستان، رنگ و
بویی اساطیری به خود گیرند.
مناسبات شکلگرفته میان این سه تن فراز و فرودهای متفاوتی را از سر
میگذراند، که سرانجام به مرگ "کولت" منجر میشود. حسادت، اعتماد، انتقام،
پشیمانی، دوستی و عشق موتور پیشبرنده شخصیتهای فیلم و حوادث آن هستند.
این نخستین تجربه کارگردانی حسین امینی در عرصه ساخت فیلمهای بلند به حساب
میآید.
موضوع خودکشی، دستمایه طنز
فیلم «A long way down» که اقتباسی از کتاب نیک هورنبی با همین عنوان است
و به فارسی نیز با نام "برای مدتهای طولانی" منتشر شده، در بخش ویژه
برلیناله در روز دوشنبه (10 فوریه) به نمایش در آمد. در اکران این فیلم
پیرس برازنان، بازیگر اصلی این فیلم نیز در سینما حضور داشت.
پیرس برازنان، بازیگر پیشین نقش جمیز باند، در این فیلم نقشی کاملاً
متفاوت را برعهده دارد. او در باره بازیگری خود در این فیلم میگوید: «پس
از پایان همکاری من با تهیهکنندگان فیلمهای جمیز باند، یافتن نقشی خوب
برایم بسیار مشکل شده است.»
داستان فیلم در شب سال نو میلادی در پشتبام آسمانخراشی در لندن رقم
میخورد. چهار نفر با پیشینههای متفاوت شغلی و از چهار نسل مختلف، منظور
وهدف مشترکی را دنبال میکند. هدف مشترک آنان خودکشی است، گرچه هر یک به
دلایل متفاوتی به این نتیجه رسیدهاند که راهی جز خودکشی برایشان باقی
نمانده است.
یک از آنها مجری تلویزیون است که مشروب زیادی مینوشد و متهم به رابطه
جنسی با دختری نابالغ است. دومین نفر مادری است که از مراقبت از پسر معلولش
به ستوه آمده است. سومین نفر راننده پیتزافروشی است که از زندگی سیر شده و
سرانجام فرد چهارم دختر سیاستمداری است که عاشق "مت دیمون" است.
پاسکال شامیل، کارگردان فیلم کوشیده است که شخصیتهای داستان در این فیلم وجوه چندلایه خود را همچون در رمان نیک هورنبی حفظ کنند.
به نظر میرسد که موضوع خودکشی نمیتواند خمیرمایه مناسبی برای یک کمدی
باشد، اما طنز سیاه بریتانیایی در این فیلم نیز راه خود را تا حد زیادی با
موفقیت گشوده است.
چهار نفری که قصد خودکشی دارند، با هم قراری میگذارند که تا روز "والنتاین"، (14 فوریه) به زندگی ادامه دهند و مواظب یکدیگر باشند.
برازنان در گفتوگویی درباره فیلم جدید خود اظهار میدارد: «دوست دارم که
تماشاگران را شادمان و سرگرم کنم. این کار تنها از طریق تعمق جدی درباره
شخصیت فیلم برایم امکانپذیر است.»