رابطه الناز شاکردوست و علیرضا حقیقی چگونه جنجالی شد؟

الناز شاکردوست در گفت و گو با خبرآنلاین ، گفت به دلیل انتشار خبر ازدواجش با علیرضا حقیقی ، شکایت می کند.

این بازیگر زن سینما به کلی آشنایی با علیرضا حقیقی را تکذیب کرد. او در این باره به خبرآنلاین گفت:« من فقط یک بار ایشان را در سینما دیدم

منبع خبر سایت خبری بخوانید

ادامه نوشته

سفرهایی نوروزی یا سفر مرگ............؟!

خوب از همه دوستانی که نظر دادن و به من سر زدن صمیمانه تشکر می کنم

اما عید نوروز آغاز شده واقعاما سفر می کنیم که تعطیلات یک سرگرمی داشته باشیم یانه! سفر می کنیم که ملاقات کنیم با مرگ زود رس ؟!

به هر حال ما سفر میریم و هر سفری یک وجه خوب داره و یک وجه بد؟ توی کشور ما بیشتر به وجه بد پرداخته شده البته باید گفت که در این مورد عمل حرف اول رو میزنه برخلافه کارهای دیگه ما

فقط باید آرزو کرد که امسال کم حادثه باشیم در نوروز و حداقل کم جناب آقایی عزرائیل رو مشاهده کنیم

امییدوارم

می خوام از شما درخواست کنم که اگر تصادف یا حادثه ای رو از نوروز سالهایی قبل یادتان هست برای من ب

بازم در مورد این مطلب هم میگذارم شما نظرات زیبا و جالب خودتونو برام بنویسید

‌ آيا هيچگاه فكر كرده‌ايد كه چرا براي مسائل غير‌ضروري با هم تعارف مي‌كنيم ولي در هنگام رانندگي حق تقدم يكديگر را رعايت نمي‌كنيم؟

عیدهایی اجباری یا عید نوروز................؟

در موردچهارشنبه سوری دوستان نظر دادن

اما این باری دوست دارم درمورد عید نوروز صحبت کنم عید نوروزی که از پدران و پدربزرگهایمان شنیدیم که روزگار قدیم از حال و هوایی خاصی برخورداربوده

اما امروزچی ...........؟!

فاصله ها ونقدر زیاد شده که زیاد به خودمون فشار بیاریم پسر عمومهامونو خیلی کم یاد مونه (خوب به هر حال عصر عصر تکنولوژیی و پیشرفت ) اره بعضی ها این رو می گن

بعضی هاهم میگن هر چیزی تاوانی داره این هم تاوان پیشرفته

یا بعضی ها هم که خیلی فکرشون بازه میگن  که چی بری مزاحم خونه هابشی که چی بشه

اره عیدهایی نوروز هم با اینکه یک عید بین المللی شده اما باید گفت که در کشور ما که این ادعایی فرهنگ می کنیم داره به عید اجباری تبدیل میشه تا عید نوروز

حالا شما بگید عید نوروز یا عید اجباری...........؟!

منبع عکس هم از این سایت بود که از دوست خوبم سهیل تشکر می کنم

http://www.soheilesnak.blogfa.com

چهارشنبه مرگ یا سوری............؟!

کم کم باید خودمونو آماده کنیم برای چهارشنبه آخر سال ولی این چهار شنبه خیلی هارو به مخمصه می گشه مخصوصا خانوادها رو نمیدونم شاید ما جوانها برای اینکه یکم خوش باشیم حاضریم جون هم بدیم (آخرش که چی جون دادنی چه حالا چه یک وقت دیگه )اره خیلی ها این حرفو میزنن یا از کلمات بد تری هم استفاده می کنند مثلا زندگی کفتی راحت میشم ،یا لعنت به این زنگی و...........اما آیا چهارشنبه همش مردن و همش برای خانواده ها عزاداری نه  مثلمه که نه

شاید قطع عضو شیم یا تا آخر عمر با صورتی وحشت ناک روبرو شیم و خیلهایی دیگه

ولی میزارم شماهم در موردش نظرتونو بدید

آیا باید نوشت چهارشنبه مرگ یا سوری..................؟!

غم عشق

گفتگو با ساسان توكلي فارساني

موسيقي در تيتراژ حرف اول را مي‌زند
ساسان توكلي‌فارساني، نام آشنايي است كه در تيتراژ بيشتر مجموعه‌هاي تلويزيوني مي‌بينيم. او تا به حال تيتراژ مجموعه‌هايي چون هتل، متهم گريخت، خانه به دوش، كتابخانه هدهد و ... را ساخته است. توكلي كه 47 سالگي را پشت سر مي‌گذارد، به صورت تجربي اين كار را آموخته است. اولين بار وقتي با مرضيه برومند آشنا شد شروع به ساخت تيتراژهاي اين كارگردان كرد و سپس كارش را ادامه و گسترش داد. از كارهاي اخير او مي‌توان به مجموعه‌هاي در چشم باد، شمس‌العماره و شب هزار و يكم اشاره كرد. با توكلي در مورد تيتراژ و چگونگي حرفه‌اش به گفتگو نشسته‌ايم.

كار حرفه‌اي را از چه زماني شروع كرديد؟

من كار تصويري و تصويرسازي را پيش از انقلاب و در سيزده، چهارده سالگي شروع كردم. ضمن اين كه هرگز استاد يا معلمي نداشتم و اين كار را تجربي آموختم. به اين كار علاقه زيادي داشتم.

منبع الهام شما چه چيزهايي بود؟

تيتراژ در ايران سابقه طولاني ندارد. بنابراين بيشتر از روي تيتراژ فيلم‌هاي خارجي قديم الهام مي‌گرفتم. ضمن اين كه عكس و عكاسي هم4 4در اين زمينه به من خيلي كمك كرد.

اين كار تا چه حد حس هنري‌تان را ارضا مي‌كند؟

به هر حال با كارهاي هنري خيلي راحت مي‌توانم خودم را از نظر روحي تخليه كنم و كارهايي را كه دوست دارم انجام دهم؛ مثل مستندسازي، گرفتن عكس، تصويرسازي و ...

پس كار مستند هم كرده‌ايد؟

بله. در چند كار با آقاي كيارستمي همكاري داشتم كه آخرينش مستند فرش بود.

به نظرتان تيتراژ چه تاثيري در معرفي و ساختار يك كار تلويزيوني دارد؟

نقش مهمي دارد. به نظر من تيتراژ شناسنامه كار به شمار مي‌آيد. چون اسامي سازندگان يك كار در تيتراژ نوشته و پخش مي‌شود. ضمن اين كه عقيده دارم تيتراژ به نوعي يك اثر مستقل است.

در ساخت تيتراژ چه چيزي در اولويت قرار دارد؟

موسيقي. در واقع موسيقي حرف اول را در ساخت يك تيتراژ مي‌زند. به نظرم موسيقي بايد جان داشته باشد؛ مثل موسيقي تيتراژ سريال آخرين گناه كه ريتم تندي داشت.

براي انتخاب يك كار چقدر به فيلمنامه آن اهميت مي‌دهيد؟

طبيعتا برايم مهم است. ولي متاسفانه وقت نمي‌شود كل فيلمنامه را بخوانم و بيشتر با تهيه‌كننده‌ها در ارتباط هستم. آنها بخشي از كار را نشانم مي‌دهند و بعد با استفاده از عكس‌هاي سريال، شروع به كار مي‌كنم.

ساخت يك تيتراژ معمولا چقدر زمان مي‌برد؟

بستگي به نوع كار دارد. مثلا تيتراژ سريال ريحانه (سيروس مقدم)‌ نزديك به يك ماه طول كشيد، چون كار سختي بود. ولي تيتراژ آخرين گناه تنها 2 روز طول كشيد.

تيتراژ سريال در چشم باد خيلي خاص است و به نظر مي‌آيد كار سختي بوده است. در مورد اين كار برايمان بگوييد؟

از آنجايي كه اين سريال يك سريال تاريخي و خاص بود، دوست داشتم تيتراژ آن در شأن كار باشد. بنابراين طراحي آن را شروع كردم. اگر چه وقت زيادي هم نداشتم. مخصوصا اين كه بايد انگشتر و مهر را هم طراحي مي‌كردم. تيتراژ در چشم باد، سيال است چون اسامي آن بسيار در حال تغيير هستند.

آيا بازيگران نسبت به قرار گرفتن اسم‌هايشان در تيتراژ حساس هستند يا خير؟

بسيار زياد، اما من حرفشان را گوش نمي‌كنم. چون من با تهيه‌كننده طرف هستم. اما شاهد درگيري‌شان با هم بوده‌ام.

آقاي توكلي به كارگرداني هم فكر كرده‌ايد؟

بله. احتمال دارد امسال كارهايي انجام بدهم. يك فيلم مستند داستاني دارم و يك فيلم موزيكال. قصد دارم تله فيلم هم بسازم.

از بين كارهايي كه تا به حال ساخته‌ايد، كدام‌يك را بيشتر دوست داريد؟

معمولا كارهاي آخر دوست‌داشتني‌‌تر و بهتر هستند. بنابراين من در چشم باد و شمس‌العماره را بيشتر دوست دارم.

اين كه گاهي قصه سريال را به نوعي در تيتراژ آن‌اثر مي‌بينيم خوب است يا نه؟

اصطلاحا در اين حالت مي‌گويند قصه لو رفته است و من اصلا اين شيوه را نمي‌پسندم، چون هيجان پيگيري كار را از بين مي‌برد.

سهم عكس در طراحي يك تيتراژ چقدر است؟

قطعا خيلي. حتي مي‌توانم بگويم رابطه مستقيم دارد.

دركدام كارتان از عكس بيشتر استفاده كرده‌ايد؟

در تيتراژ فيلم قرمز و مجموعه خودرو تهران 11.

آيا در ساخت تيتراژ نياز به تغيير داريم يا خير؟

بله، صددرصد. بايد نگاه سازندگان تغيير كند تا پخته‌تر شود. از رنگ و تصوير گرفته تا اندازه و نوع حروف اسامي.

تيتراژ فيلم سينمايي چقدر با كار تلويزيوني متفاوت است؟

خيلي. بزرگ‌ترين تفاوت آن در كادرهايشان است. تيتراژ در سينما به مراتب كوتاه‌تر از تلويزيون است و ساده‌تر هم هست. ضمنا از نظر ريتم، در سينما ريتم كار تندتر و حركت زيادتر است.

در چه بخشي از ساخت يك تيتراژ حساسيت بيشتري نشان مي‌دهيد؟

فيلمبرداري، مونتاژ و آهنگي كه روي آن گذاشته خواهد شد، چون اينها مكمل يك كار خوب هستند.

فكر مي‌كنيد بتوانيد ردپاي خاصي در ساخت تيتراژ از خود به جاي بگذاريد؟

نمي‌دانم. سوال سختي پرسيديد. اول از همه بايد بگويم كه تيتراژ يك عنصر تازه در آثار سينمايي و تلويزيوني ما محسوب مي‌شود و با آمدن فيلم‌هاي آمريكايي و خارجي، تيتراژ در ايران هم شكل گرفت. من تا آنجايي كه در توانم بود سعي كردم آثار متفاوتي در اين زمينه از خود به جاي بگذارم. اميدوارم بتوانم روزي به كارهايي كه انجام داده‌ام افتخار كنم.

كارهاي بعدي شما؟

احتمالا تيتراژ سريال سال‌هاي مشروطه به كارگرداني محمدرضا ورزي را خواهم ساخت.

تا چه زماني اين كار را ادامه خواهيد داد؟

تا زماني كه در توانم باشد.

ایران تئاتر

مراسم اختتامیه دومین جشنواره سراسری نمایشنامه خوانی بعدازظهر پنج‌شنبه در سالن خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران برپا شد
به گزارش روابط عمومی آفرینشهای هنری نیاوران، در این مراسم كه با حضور اهالی شاخص و نیز جوانان فعال در عرصه نمایش برگزار شد محمد فدوی رئیس فرهنگسرای نیاوران طی سخنانی گفت: به این باور رسیده‌ایم كه جشنواره در رشد و گسترش كمی و كیفی شاخصه‌های نمایش به ویژه نمایشنامه نویسی موثر است و حضور 64 درصد متون تولیدی در این جشنواره و اجرای 8 اثر جدید دلیلی بر این مدعاست.
وی افزود: از ساعت 17 دوشنبه 12 دی، سه نمایشنامه خوانی برتر جشنواره در زمینه‌های بهترین اجرا بهترین نمایشنامه نویسی و بهترین كارگردانی در فرهنگسرای نیاوران اجرا می شوند و امیدواریم بقیه گروهها نیز در طول سال اعلام آمادگی كنند و به اجرای عمومی بگذارند.
محمود عزیزی دبیر دومین جشنواره نماشنامه خوانی در این مراسم گفت: نماش‌هایی در این جشنواره دیدیم كه واقعا زیبا بود و گاهی لذت بخش‌تر از یك اجرای كامل بود
وی گفت: در نمایشنامه خوانی شنیدن عنصر اصلی است و قدرت زیادی می‌خواهد تا مخاطب را درگیر كند كه این خود یك فرصت ایده‌ال برای استعدادهای نو است.
سپس علیرضا خمسه به نمایندگی از داوران جشنواره بیانیه هیئت داوران را قرائت كرد. برپایه این گزارش در بخش بهترین اجرا لوح سپاس به مه راو نوری برای كارنامه بندار بیدخش، و سمیرا سپهرنیا برای مصاحبه و لوح سپس به همراه دو سكه بهار آزادی به مهناز ذبیحی برای بیمارستان عشق تعلق گرفت
در بخش بهترین نمایشنامه نویس نیز لوح سپاس به میلاد اكبرنژاد برای در سایه سار سوگ سكوت و رضا ولی پور دهكردی برای سكوت تعلق گرفت.
همچنین لوح ساپس به همراه یك سكه بهار آزادی به آرش عباسی برای قصه های عامه‌پسند، لوح سپاس به همراه دو سكه بهار آزادی به مرضیه ازگلی برای كلاغ و لوح سپاس به همراه دو سكه بهار آزادی به حسین قره برای یخ سوخته اهدا شد.
بهترین كارگردانی نیز در این جشنواره از این قرار بود: لوح سپاس به مهناز ذبیحی برای بیمارستان عشق و حسین قره برای یخ سوخته، لوح سپاس به همراه دو سكه بهار آزادی به سمیرا سپهر نیا برای مصاحبه و لوح سپاس به همراه دو سكه بهار آزادی به مه راور نوری برای بندار بیدخش و در بخش بهترین نقش خوان مرد لوح سپاس به سروش كریمی نژاد برای از تاریكی و رضا پاپی برای دو مرد و یك نیمكت، لوح سپاس به همراه یك سكه بهار آزادی به ساجد قدوسیان برای بندار بیدخش و لوح سپاس به همراه یك سكه بهار آزادی به فرزین محدث برای مصاحبه تعلق گرفت.
در بخش بهترین نقش خوان زن نیز لوح سپاس به سودابه میركریمی برای در سایه سار سوگ سكوت و سولماز همت زاده برای سكوت همچنین لوح سپاس به همراه یك سكه بهار آزادی به سمیرا سمیعی برای بندار بیدخش تعلق گرفت.
در بخش بهترین نقش خوانان مكمل مرد نیز لوح سپاس به نصیر ملكی جو برای بیمارستان عشق و محمد عسگری برای داستانهای عامه پسند و لوح سپاس به همراه یك سكه بهار آزادی به امیر سفیری برای كلاغ اهدا شد.
در زمینه بهترین نقش خوانان مكمل زن در این دوره لوح سپاس به نفیسه فاضلی برای از تاریكی و عصمت رضاپور برای نقل زنان سنگی و كلاغ همچنین لوح سپاس به همراه یك سكه بهار آزادی به آیدا صادقی برای بیمارستان عشق و فرانك ترابی برای كلاغ و سایه سار سوگ تعلق گرفت.
برای بهترین اجرا از دید تماشاگران نیز جایزه این بخش به نمایشنامه‌خوانی ماه و پلنگ به كارگردانی پژمان كاشفی تعلق گرفت.

تكنيك‌هاي خنده و طنز در آثار ادبيات نمايشي‌

‌گزارشي از همايش تخصصي سومين جشنواره بين‌المللي تئاتر اصفهان

تكنيك‌هاي خنده و طنز در آثار ادبيات نمايشي‌

اشاره: نشست تخصصي سومين جشنواره بين‌‌المللي تئاتراصفهان چندي پيش در تالار كتابخانه مركزي اصفهان برگزارشد. در اين نشست دكتر قطب‌الدين صادقي در خصوص تكنيك‌هاي خنده، كمدي، موقعيت، كلمه، شخصيت؛ ديتركومل (مدير جشنواره تئاتر بين‌المللي فرايبورگ آلمان) با عنوان واقعگرايي و شعر درتئاتر امروز ما؛ نارينه ماليان (كارگردان تئاتر گروه هنريك ماليان از ارمنستان) با عنوان تئاتر امروز ارمنستان بعد از استقلال و تجربيات گروه هنريك ماليان‌؛ بهزاد صديقي (نويسنده و منتقد تئاتر) و شيرين بزرگمهر (مدرس تئاتر از دانشگاه هنر) با عنوان زيبايي‌شناسي صحنه، به ايراد سخن پرداختند. در اين همايش قرار بود رضا صابري (نويسنده و كارگردان تئاتر از مشهد) با عنوان ويژگي‌هاي تئاتر بومي با نگاهي به پيشينه تئاتر خراسان سخنراني كند و با حضور محمدعلي كشاورز جلسه پرسش و پاسخ برگزار شود اما به دليل كمبود وقت، ايشان وقت سخنراني خود را در اختيار بقيه سخنرانان قرار دادند. گزارشي از اين نشست تهيه شده، كه مي‌خوانيد.

در همايش تخصصي سومين جشنواره بين‌المللي تئاتر اصفهان، ابتدا دكتر قطب‌الدين صادقي، نويسنده‌، كارگردان و پژوهشگر تئاتر، كه با عنوان تكنيك‌هاي خنده، كمدي، موقعيت، كلمه، شخصيت به ايراد سخن پرداخت، در خصوص چگونگي ايجاد خنده گفت:‌ ايجاد خنده در كشور ما كمي مشكل است و ذخيره عاطفي- تاريخي ما خيلي اندك است، به اين دليل هنر خنداندن، هنر بسيار سخت و دشواري است.

وي در ادامه با اشاره به اهميت اين مسأله از نظر تاريخي و ضرورت چنين سمينار‌هايي در جشنواره‌هاي تئاتر، درباره پديده‌خنده گفت: كمدي و خنده، پديده‌‌اي كاملاً انساني است، هيچ منظره طبيعي در طبيعت يا در حيوانات خنده‌دار نيست. كمدي، برخلاف تراژدي كه با احساسات و عواطف روبه‌روست با مغز سروكار دارد و به يك نوع بي‌حسي موقتي محتاج است، به همين دليل در سينماي تراژدي، اغلب تصاوير، درشت و كلوزآپ است اما در سينماي كمدي، در لانگ‌شات يا نماي دور فيلم‌برداري مي‌شود. نكته ديگر در خصوص كمدي اين است كه خنده يك پديده دسته جمعي است و هرگز در خلوت و تنهايي، يك نفر نخواهد خنديد چه به شكل واقعي و چه به صورت تخيلي. براي همين، خنديدن به جمع و گروه و حضور افراد وابسته است، زيرا خنده در جمع اتفاق مي‌افتد. به قول هانري برگسون "خنده عملكرد بزرگ اجتماعي و روشي براي تصحيح جامعه است".
صادقي در ادامه نيز تصريح كرد: عملكرد‌هاي خنده، چه عامل دروني داشته باشد چه عامل بيروني، در ما خنده ايجاد مي‌كند. جامعه از طريق خنده‌ ما را تنبيه مي‌كند تا گيج و سر به ‌هوا نباشيم و به ما يادآوري مي‌كند كه با جمع زندگي كنيم و با جمع خود را هماهنگ سازيم و در زندگي تعادل داشته باشيم.
وي همچنين تأكيد كرد: فقدان هر نوع انعطاف جسمي و روحي خنده برانگيز است. خنده با زشتي كاملاً متفاوت است، براي اينكه در زشتي با ذات بي حد سروكار داريم، در صورتي كه در خنده با ذات بي شكلي مواجهيم.
دكتر صادقي با بيان اين نكته كه در خنده برتري جسم بر روح اهميت دارد، يادآور شد: از آنجا كه روح دست‌نيافتني و بيكران است، هرگاه جسم آن را به بند بكشد، خنده ايجاد مي‌شود. نبود هماهنگي هر چيز باعث خنده مي‌شود، هرگاه كه صحبت از روح است ناگهان برگشت به جسم، ايجاد خنده مي‌كند.
اين كارگردان تئاتر با اشاره به اينكه جدل بين جسم و روح در نمايش سنتي ايران، نمايش "بقال‌بازي در حضور" است، ابراز داشت: ژان‌اويليه (بازيگر و كارگردان فرانسوي) در يكي از نمايش‌هاي خود 32 دست لباس پوشيد و 32 بار دزدي كرد؛ در واقع تكرار هر بار عمل پوشيدن لباس جديد و دزدي‌كردن و تكرار اراده مصمم به دزدي خنده ايجاد مي‌كند. يا به عنوان مثال عروسك گينيون در نمايش عروسكي فرانسه با كتك خوردن‌هاي پي‌در‌پي و تكراري، خنده ايجاد مي‌كند.
وي در‌باره نوع دوم‌ كمدي موقعيت گفت: نوع دوم كمدي موقعيت علاوه بر عمل تكرار، عروسك نخي است. هر چيز جدي توا‡م با آزادي است. اگر آزاد بيانديشيم، موضوع ما مضحك است. براي مثال در نمايش نيرنگ‌هاي اسكاپن اين نوع كمدي ديده مي‌شود. موقعيت سوم در عمل كميك، گلوله برف است. گلوله برف اگر به حركت در بيايد، هرگز نمي‌ايستد و همه چيز را با خود در مسير راهش به حركت در مي‌آورد. نمونه سوم اين نوع كمدي موقعيت، داستان فيلم زير بام‌هاي پاريس ساخته رنه‌كلراست. در آن فيلم يك بليت بخت‌آزمايي دست به دست مي‌شود و به آدم‌هاي مختلفي مي‌رسد.

دكتر صادقي در ادامه همچنين به سه نحوه عملكرد كمدي موقعيت اشاره كرد و گفت:‌ نوع اول تكرار، نوع دوم واژگون شدن موقعيت و نوع سوم تداخل دوسيستم است. در نوع اول "ماري وو" كه بعد از مولير كمدي نويس مطرح فرانسه است، در اين نوع كمدي موقعيت، تبحر خاصي دارد. در نوع دوم كمدي موقعيت، بهترين كمدي فارس اروپا و به خصوص فرانسه، نمايشنامه پي‌ير باتلان وكيل است كه در اثر واژگون شدن موقعيت‌هاي آدم‌ها و رويدادها، خنده توليد مي‌كند. در نوع سوم كمدي موقعيت كه بسيار جذاب است و اغلب نمايشنامه‌نويسان و فيلم‌نامه‌نويسان كمدي، آن را به كار مي‌گيرند، معني مجازي به جاي معني حقيقي به كار مي‌رود.
وي همچنين در خصوص كمدي كلمه گفت: بعد از كمدي موقعيت، مهم‌ترين نوع كمدي، كمدي كلمه است كه خنده مي‌آفريند و در سطح زبان اتفاق مي‌افتد، اما بين كمدي موقعيت و كمدي كلام تفاوتي وجود دارد. در كمدي كلام ،‌كميك كلام به‌وجود مي‌آيد و همانند لطيفه است و بازي با كلام سبب ايجاد خنده مي‌شود، در اين نوع كمدي از زبان، به‌عنوان محملي براي خنده استفاده مي‌شود. ادغام دو جمله از پيش‌ساخته‌ شده، خنده‌برانگيز است و نوع سوم آن اين است كه از معناي حقيقي، به عنوان معناي مجازي استفاده مي‌شود.
صادقي با بيان اين مسأله كه بازي باجناس مي‌تواند در آفرينش كمدي زبان مؤثر باشد و تعدد معنا و انتقال يك فكر با لحن ديگر كمدي مي‌آفريند، گفت: اختلاط زبان فخيم با لحن روزمره و محاوره و يك موضوع را با لحن پست بيان كردن، كمدي به‌وجود مي‌آورد. در نمايش طنز، مؤلف با شعور مخاطب سروكار دارد.
اين نويسنده و كارگردان تئاتر در ادامه در خصوص ويژگي‌هاي كمدي شخصيت يادآور شد: در كمدي شخصيت، احساس بي‌تفاوتي به تماشاگر پديد مي‌آيد. حركات، به صورت انتحاري و ناخودآگاه از بازيگر سر مي‌زند و اعمال خود به خودي شخص و نيز گيجي او و انعطاف ناپذيري‌اش، سبب خنده مي‌شود. در كمدي شخصيت هرگز‌ريزه‌كاري‌هاي روان‌شناسان ديده نمي‌شود و اين نوع كمدي بيشتر براساس تيپ است.

اين هنرمند در پايان تصريح كرد: كمدي دو نوع پيام دارد: يكي اينكه جامعه نبايد تجزيه شود و دوم آنكه مؤلفان و نظريه‌پردازان نمايش كمدي برخلاف تراژدي، اعتقاد دارند براي بهبود جامعه، راه حل وجود دارد و در اين نوع نمايش راه‌حل خوش‌بينانه‌اي ديده مي‌شود براي آنكه نمايش كمدي به تداوم حيات و جامعه خوش بين است. ديتركومل به عنوان سومين سخنران اين همايش با عنوان واقعگرايي و شعر در تئاتر امروز ما كه به‌وسيله داريوش قديمي ترجمه مي‌شد، به ايراد سخن پرداخت.
وي در ابتداي سخنان خود ضمن ابراز خوشحالي از شركت در اين همايش و با اعلام اينكه موقعيت‌هاي مختلف تئاتري بايد در مقابل يكديگر عرض اندام كنند، گفت: فرهنگ به عنوان يك بعد از ابعاد اجتماعي شناخته مي‌شود و گرايش دموكراتيك به خود مي‌گيرد و اجتماعي كه در آن، زندگي انعطاف‌پذير مي‌شود، ارزش‌هاي آن نيز اعتبار پيدا مي‌كند.
اين كارگردان آلماني درادامه در خصوص تمايز فعاليت‌هاي گروه فرايبورگ با گروه‌هاي ديگر تئاتر آلمان گفت:‌ در گروه‌ ما هنرپيشه، مولد نيروي كار است و شخصيتي متفكر محسوب مي‌شود نه نهاد مجري. در گروه ما نقش كارگردان فراموش مي‌شود و به خصوص در پردازش شخصيت‌هاي نمايشي، اين كار به روش جمعي صورت مي‌گيرد. در واقع همه ديد‌گاه‌هاي اعضاي گروه در حاصل كار جمعي و صحنه مشهود مي‌شود. مدير جشنواره بين‌المللي تئاتر فرايبورگ با اشاره به اين موضوع كه بي‌ترديد طبع شاعرانه در هر يك از ما پنهان است،‌ گفت:‌ اين موضوع همان چيزي است كه از طريق بيان احساسات ما از اضطراب، عشق و مرگ، به ما كمك مي‌كند و سبب مي‌شود ما از چيزهاي نو متعجب شويم و به دنبال چيزهاي تازه‌تر باشيم، به همين دليل كارها با جست‌وجوي منبع شروع مي‌شود و پس از آن نوبت به تحقيق و پژوهش طولاني در مورد متن مي‌رسد. در طول مسير مطالعه براي دستيابي به اهداف نويسنده بايد ببينيم چه چيزي را مي‌توانيم به تماشاگران منتقل يا القا كنيم.
وي در بخش ديگري از سخنان خود افزود: مهم‌ترين اصل براي هنرمند اين است كه چگونه مي‌انديشد و چه موضعي را در اثر خود اتخاذ مي‌كند، مرحله بعد ارتباط بين هنرمندان و ديدگاه كاراكتري است كه نوع نگرش اثر را مشخص ساخته و نمايش از طريق آن معنا پيدا مي‌كند.
همزمان با شروع كار، دراماتورژ طرح اوليه صحنه را تكميل مي‌كند و سپس با طراح صحنه با توجه به ايده اصلي، نمايش را بهبود مي‌بخشد و پس از اين مرحله تمرينات اصلي آغاز مي‌شود. در اين مرحله نوشته‌هاي بازيگران (ديالوگ شخصيت‌ها) جان مي‌گيرد و طراح صحنه در فواصل خاصي صحنه را همراهي مي‌كند.
در بخش ديگري از اين همايش، بهزاد صديقي (نويسنده و منتقد تئاتر) به عنوان چهارمين سخنران اين همايش سخنان خود را با عنوان نگاهي اجمالي به نمايشنامه‌نويسي طنز و كمدي در ايران از آغاز تا امروز، مطرح كرد. وي در آغاز سخنان خود با اشاره به اينكه شرايط سياسي- اجتماعي كشورمان در دوره معاصر آنقدر با افت و خيزها و نوسانات بسيار همراه بوده كه هنرمندان تئاتر ما اعم از نمايشنامه‌نويس يا كارگردان، كمتر فرصت پيدا كرده‌اند تا در حيطه تئاتر كمدي يا طنز به فعاليت بپردازند، گفت: توجه كساني كه كمدي از پيش از زمان مشروطه تاكنون به تئاتر طنز و كمدي پرداخته‌اند، بيشتر از سر انتقاد و زهرخند و نيشخند به اوضاع سياسي- اجتماعي معاصر بوده است تا از سر تفنن يا حتي خنده‌هاي جدي و تفكر آميز.
وي در ادامه با اشاره به اين سخن بيضايي كه "در سرزميني كه لحظه‌هاي شاد زندگي، اكثريتش انگشت شمار است، نمايش مضحك هم اگر هست، عقده‌دار است"، گفت: اين سخن بيضايي در كتاب نمايش در ايران در دهه پنجاه، ظاهراً هنوز در دوره كنوني صدق مي‌كند و حرف او درست مي‌نمايد، زيرا وضعيت و شرايط كنوني هنوز بر وفق مراد نبوده و نمايشنامه‌نويسان و كارگردانان ما براساس متأثر شدن از اين زمانه نتوانسته‌اند يا كمتر توانسته‌اند تئاتر كمدي را جدي بگيرند و به آن توجه بيشتري نشان بدهند.
صديقي در بخش ديگري از سخنان خود ريشه‌هاي نمايش كمدي و طنز ايران را در نمايش‌هاي تقليد، كچلك‌بازي و بقال‌بازي عنوان كرد و انواع و اقسام نمايش‌هاي تقليد و نمايش‌هاي شبيه مضحك را برشمرد و در ادامه به تأثيرات نهضت ترجمه بر نمايشنامه‌نويسي به سبك غربي در ايران اشاره كرد و درباره الگوي نمايشنامه‌نويسي كمدي ايران در گذشته گفت:‌ به نوعي مي‌توان گفت كه الگوي نمايشنامه‌نويسي در نوع كمدي در آن دوران، آثار مولير و اوژن لابيش بود، زيرا اغلب آثار ايراني، كمدي‌هاي انتقادي - اجتماعي و اخلاقي بود كه مولير نيز آثار خود را بر آن اساس نوشته بود.
اين نويسنده و منتقد تئاتر در ادامه ضمن اشاره به نام و آثار نخستين نمايشنا‌مه‌نويسان كمدي درايران، در خصوص آثار نمايشنامه‌نويسان طنز درسال‌هاي 1310 تا 1320 هجري شمسي گفت:‌ در اين سال‌ها و حدوداً تا پايان دهه 30 كمدي از پرطرفدارترين انواع نمايش بود زيرا در بسياري از آنها مسائل اجتماعي روز مطرح بود و از آنها انتقاد مي‌شد. كمدي در ميان پيشقراولان و آغازگران عرصه نمايشنامه‌نويسي از جايگاه ويژه‌اي برخوردار بود زيرا نمايشنامه‌نويسان ما به كمك آن مي‌توانستند بهتر و راحت‌تر زبان به انتقاد بگشايند.
صديقي در سخنان خود از ميرزا فتحعلي‌خان آخوند‌زاده، ميرزا‌آقا تبريزي، ميرزا‌ احمد‌خان كمال الوزاره محمودي، مؤيد الممالك فكري ارشاد، ميرزاده عشقي، حسن معاصر، رضاكمال شهرزاد، حسن مقدم،‌ ذبيح بهروز، سيدعلي‌خان نصر و صادق هدايت‌ (البته فقط با يك نمايشنامه طنز به نام افسانه آفرينش) به عنوان اولين نمايشنامه‌نويسان طنز ايران در اولين دهه‌هاي هجري شمسي نام برد و سپس به نام و آثار نمايشنامه‌نويساني كه در اين عرصه قلم زدند همچون بهرام بيضايي، علي نصيريان، غلامحسين ساعدي، بيژن مفيد و اكبر رادي اشاره كرد.
صديقي همچنين تصريح كرد: معروف‌ترين و تأثير گذارترين نمايشنامه طنز در سال‌هاي پيش از انقلاب،‌ نمايشنامه شهر قصه به قلم و كارگرداني بيژن مفيد است كه با استقبال بسياري روبه‌رو شد و شهرت بسياري براي او و گروهش به ارمغان آورد، او در اين اثر جدي با بهره‌گيري از زبان طنز و تمثيل، شرايط و وضعيت جامعه معاصر خود را به تصوير كشيد.
اين عضو هيأت مديره كانون ملي منتقدان تئاتر جمهوري اسلامي ايران، از نمايشنامه‌نويسان ديگري همچون عباس نعلبنديان، محمود استاد محمد، محمد چرمشير، فرهاد آئيش، حميد امجد، حسين كياني، عليرضا نادري، كورش نريماني، نادر برهاني مرند،جلال تهراني،حسن وارسته و محمديعقوبي به عنوان كساني كه در دوران بعد از انقلاب در حيطه نمايشنامه نويسي كمدي حداقل يك بار و گاه بسيار خود را آزموده‌اند و تجربيات خود را در اين حيطه به نمايش گذاشته‌اند ياد كرد.
صديقي در پايان در خصوص عليرضا نادري به عنوان نمايشنامه نويس طنز در حيطه نمايشنامه نويسي جنگ گفت: عليرضا نادري از ديگر نمايشنامه نويسان نسل جديد است كه در عرصه نمايشنامه نويسي جنگ با استفاده از زبان طنز، رويكردي ديگر به جنگ ودفاع مقدس نشان مي دهد. او در نمايشنامه بچه‌هاي پشت خط نبرد،ضمن وفاداري به رئاليسم موجود،اثري متفكرانه،خلاقانه و تحليل‌گرانه‌ در اين عرصه مي‌نويسد و به تصوير در مي‌آورد. طنز تلخي كه در اين اثر وجود دارد، نشان از تسلط او بر زبان و آدم‌هاي جنگ و روحيات آنها و موقعيت‌هاي واقعگرايانه دارد. در واقع نادري با بهره‌گيري از اين عنصر(زبان طنز)، مرثيه طنز آميزي مي‌سرايد كه همواره مخاطبان خود را قلقلك مي‌دهد و آنها را وامي‌دارد تا لحظات بسياري پس از ديدن و شنيدن يا خواندن آن اثر، بيانديشند
.